تبلیغات در صنعت بیمه مانند سایر صنایع رواج دارد. همه فعالیتهای اقتصادی برای توسعه خود به تبلیغات نیازمندند. صنعت بیمه در کشورمان، ایران هم باید از تبلیغات به شکلی هدفمند بهره بگیرد تا مسیر توسعه را پیدا کند.
طرح پرسش در زمینه چالشهای تبلیغات در صنعت بیمه ایران و همچنین نقش آن در این صنعت، به ارائه راهکارهای موثر در این زمینه کمک خواهد کرد.
قدرت تبلیغات
یکی از روشهای دستیابی به مشتری در هر صنعتی از جمله صنعت بیمه، تبلیغات است. اما بمباران تبلیغات هم میتواند اثر آن را خنثی کند و به هدف خود دست نیابد.
صنعت بیمه با هدف تحت تاثیر قرار دادن مشتری، از آگهیهای تبلیغاتی بهره میگیرد اما این اقدام باید به شیوهای هدفمند و صحیح اجرا شود تا نتیجه بدهد. البته تبلیغات در صنعت بیمه کمی با تبلیغات در دیگر صنایع متفاوت است و به همین خاطر توجه به آن از اهمیتی ویژه برخوردار است. پرسش اینجاست که تبلیغات در صنعت بیمه چه ویژگیهایی دارد که آن را از دیگر صنایع متمایز میکند؟
ابزار آگاهیبخشی
اصولا تبلیغات با هدف بازاریابی و کسب سود صورت میگیرد. یعنی شرکتها و کسبوکارها برای سودآوری اقدام به تبلیغ میکنند. اما در صنعت بیمه، تبلیغات صرفا امری اقتصادی نیست.
یکی از وجوه اصلی تبلیغ در صنعت بیمه «آگاهیبخشی» است. یعنی بیمهگر با هدف آگاهی بخشیدن به مردم، از تبلیغات کمک میگیرد. تبلیغات در صنعت بیمه به مشتری کمک میکند اهمیت و نقش محصولات بیمهای را در زندگی خود درک کنند.
به این ترتیب، بازاریابی و تبلیغات در صنعت بیمه به مقولهای استراتژیک در این صنعت تبدیل میشود که در نهایت میتواند به افزایش فروش هم کمک کند.
پژوهش «بررسی نقش اصلی تبلیغات در صنعت بیمه» از طرف پژوهشگاه علوم انسانی نشان میدهد که تبلیغات نقشی وسیعتر از کمک به فروش در بازار مصرف دارد. طبق این پژوهش، تبلیغات، روشی ثمربخش و سودمند برای ارتباط با مخاطبان بسیار است. بهعلاوه، تبلیغات میتواند در خلق تصویر ذهنی برند و جاذبههای نمادی برای یک شرکت یا برند مفید باشد. اما آیا در ایران به این مسائل توجه میشود؟
فروش نیازمند بازاریابی است
بیمه کالایی خدماتی است و مانند هر کالای دیگری به «فروش» نیاز دارد. برای فروش هم به بازاریابی نیاز است. اما طبق پژوهشی که در پژوهشگاه علوم انسانی صورت گرفته، بازاریابی در صنعت بیمه کشور هنوز جایگاه معقولی پیدا نکردهاست.
طبق این پژوهش، یکی از علل کم بودن ضریب نفوذ بیمه بهویژه در رشتههای غیر اجباری در کشور، نبود برنامههای صحیح بازاریابی است. در واقع نفوذ با فروش به دست میآید و فروش هم بدون بازاریابی حرفهای و تخصصی ممکن نیست.
نکته اصلی این است که پر کردن جای خالی بازاریابی محتاج مصوبات بیمه مرکزی یا شورای عالی بیمه نیست و فقط به تحول درونی نیازمند است. به این ترتیب شرکتهای بیمه با اجرای تحول درونی، میتوانند به مشتریان از طریق بازاریابی دست پیدا کنند.
البته بیمه مرکزی تلاش دارد تبلیغات بیمهای به شکلی صحیح در این صنعت انجام شوند. امیر صفری، مدیرکل نظارت بر شرکتهای بیمه و هماهنگی امور استانهای بیمه مرکزی در این زمینه گفتهاست: «اساس بیمه اعتماد است و مشتری باید این اعتماد را حس کند تا به خرید محصولات بیمهای تمایل نشان دهد.» صفری میگوید: «تبلیغات غیر واقعی در بلندمدت بیتاثیر است و مشتری، به صرفه بودن یا به صرفه نبودن را در نهایت، به درستی و در مقایسه با سایر ابزارهای جایگزین تشخیص خواهد داد.» به همین خاطر است که بیمه مرکزی هم اجازه تبلیغات گمراهکننده را نمیدهد چرا که تبلیغات غیر واقعی در جامعه منجر به بیاعتماد نسبت به بیمه میشود. البته مقوله تبلیغات گمراهکننده در بیمه، در همهجای دنیا مورد توجه است. نمونه تبلیغ گمراهکننده را اینجا ببینید.
به این ترتیب صنعت بیمه به تبلیغات هدفمند و اصولی نیاز دارد اما قرار نیست این تبلیغات الزاما به سودآوری ختم شود بلکه باید به فرایند آگاهیبخشی به مخاطب کمک کند. مشتری پس از آگاهی، در مورد خرید محصولات بیمهای تصمیم خواهد گرفت.