در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، بیمه شدن در حوزه سلامت و پزشکی امری اجباری است. همچنین داشتن بیمه برای وسایل نقلیه هم جزو موارد اجباری است و صاحب آن وسیله موظف است وسیله خود را در برابر آسیبها بیمه کند. در زندگی امروزی، داشتن بیمه امری کاملا عادی محسوب میشود. خیلیها این روزها بیمه داراییها، مسکن، سفر، عمر و نظایر اینها را به عنوان امری عادی در زندگی پذیرفتهاند.
حتی برخی از بیمههای غیرمعمول هم اکنون به عنوان بیمههای عادی شناخته میشوند مثل بیمه حیوانات خانگی. افراد زیادی در دنیای امروزی از حیوانات خانگی نگهداری میکنند. شاید مراجعه به پزشک برای حیوانات چندان مطلوب نباشد اما صاحبان این حیوانات به خوبی میدانند که با این رسیدگیها و در نظر گرفتن بیمه برای آنها، میتوانند طول عمر آن حیوان را افزایش دهند. اما رفتارهایی وجود دارند که میتوانند این زیباییهای بیمه را از بین ببرند. یکی از آنها نبود صداقت است.
بیمه اصولا از افراد و چیزهایی حمایت میکند که در حالت عادی توانایی مراقبت و نگهداری از آنها وجود ندارد. اما همین جاذبه بیمه به امری برای جذب افرادی تبدیل میشود که صداقت ندارند، یعنی کلاهبردارها!
ما عموما تصور میکنیم افرادی که مرتکب کلاهبرداری میشوند مجرمهای خطرناک هستند. اما گاهی افراد عادی دست به کلاهبرداریهایی در حوزه بیمه میزنند و به راحتی هم با آن کنار میآیند. آنها واقعا مجرمی خطرناک نیستند اما دست به کلاهبرداری میزنند. کلاهبرداری هم هزینه دارد. اگر کلاهبردار دستگیر و گرفتار شود، بیتردید بیشترین هزینه را متحمل خواهد شد. اما متاسفانه اکثر مواقع کسانی که مورد کلاهبرداری واقع شدهاند باید هزینههای سنگین را بپردازند.
مثلث کلاهبرداری
همیشه این امکان وجود دارد که کلاهبردار گرفتار شود. بسیاری از کلاهبرداران در صنعت بیمه تصور میکنند کارشان با سرعت پیش میرود و مشکلی پیش نمیآید اما گاهی با یک اشتباه ساده، لو میروند و گرفتار میشوند. اما در وهله نخست این پرسش به ذهن میآید که اصلا چرا کسی مرتکب کلاهبرداری میشود؟
منطقی وجود دارد که نشان میدهد چرا افراد مرتکب کلاهبرداری میشوند. مثلث کلاهبرداری تا حدودی وضعیت را روشن میکند. این مثلث از این قرار است: منطقیسازی، فشار و فرصت. یعنی کلاهبردار یا تصور میکند ارتکاب آن جرم منطقی و بدون مشکل است، یا تحت فشار است و به دلیل این فشار نیاز دارد این کار را انجام دهد و یا توانایی ارتکاب جرم را دارد و به همین خاطر آن را انجام میدهد.
مثل باب نباشید!
اجازه بدهید با این شرایط، شما را با فردی به اسم باب آشنا کنیم. باب سالهاست که پولش را پسانداز میکند تا خودرویی بخرد. او تا کنون توانسته 40 درصد از پول خودروی رویاهایش را پسانداز کند. اما ذخیره این پول به نظر طولانی و طاقتفرسا میآید. به همین خاطر است که او تصمیم میگیرد خطر کند. البته که اشتباه میکند. راهکارش این است که تصادفی ساختگی ایجاد کند. ماشین فعلیاش را در صحنهای نمایشی، خراب میکند. به این ترتیب او دست به کلاهبرداری میزند.
ابتدا بگذارید به شما بگوییم چرا این اقدام باب به ضرر همه است. اول اینکه شرکتهای بیمه از محل حق بیمههایی که پرداخت میشوند، توان پرداخت خسارت را پیدا میکنند. دوم اینکه برای رسیدگی به مطالبه پرداخت خسارت باب که ساختگی و کلاهبرداری است، زمان زیادی صرف میشود در حالیکه میشد این زمان را صرف رسیدگی به مطالبات حقیقی کرد. سوم اینکه باب هم در صورت لو رفتن با عواقب وخیمی روبهرو خواهد شد. او دیگر هیچوقت از مزایای بیمه بهرهمند نخواهد شد.
این روزها کارشناسان به کمک ابزارهای هوشمند میتوانند تا حدود زیادی به چند و چون وقوع یک تصادف پی ببرند. در نتیجه وقتی تصادفی مانند نمونه باب، از نوع ساختگی باشد، میتوانند آن را تشخیص بدهند. هرچند هنوز هم پدیده تصادفهای ساختگی معضلی برای شرکتهای بیمه است اما بسیاری از آنها راههای مقابله با آن را پیدا کردهاند.
جهانی که صداقت در آن اولویت است، زندگی زیباتر و باکیفیتتر خواهد بود. کلاهبرداری در بیمه، به زیان همه و صداقت در آن به سود همه خواهد بود.