شرکتهایی که به دنبال ایجاد ابتکارات بیمه باز هستند باید به دنبال اکوسیستمی باشند که با استراتژی کسبوکارشان همخوانی داشته باشد. در واقع انتخاب اکوسیستمی متناسب با استراتژی شرکت، جزو مهمترین تصمیمهایی است که یک مدیر بیمهای باید بگیرد. برای آشنایی بیشتر با مفهوم اکوسیستم در بیمه، اینجا کلیک کنید.
اکوسیستم دیجیتالی شرکتهای بیمهای را قادر میسازد که دادهها را به درستی مصرف کنند و در مواقع درست هم دادهها را با شرکای خود به اشتراک بگذارند. اما ساختار اکوسیستم دیجیتالی میتواند متفاوت باشد. آنچه ضرورت دارد این است که بیمهگران اکوسیستمی متناسب با استراتژی کسبوکار خود در نظر بگیرند.
اما بیمهگران چطور میتوانند اکوسیستم بیمه باز برای کسبوکار خود انتخاب کنند؟ در قدم نخست، باید بدانند چرا در مسیر بیمه باز قدم برداشتهاند. برای برجسته کردن فعالیتهاست یا افزایش بهرهوری در فرایندها؟ آیا قصد دارند خدماتی کمهزینه ارائه کنند یا صرفا برای تحول کسبوکارشان قدم در مسیر بیمه باز گذاشتهاند؟
دوراهیهای بیمهگران
معمولا بیمهگران بین دو مسیر سردرگم میشوند. مسیر اول این است که به یک ابزار تبدیل شوند. یعنی صرفا ارائهکننده محصولات بیمهای باشند اما این محصولات اصولا کمهزینه و با بیشترین میزان بهرهوری هستند.
در این مسیر، بیمهگر باید تمرکز خود را روی محصولات و خدمات بیمهای قرار دهد. رویکرد نسبت به تولید محصولات کاملا تخصصی خواهد بود و تلاش میشود به کمک دیجیتالی کردن، فرایندها بهبود داده شوند. هزینه هم جزو مهمترین مسائل است. به گونهای که هزینه بتواند به مزیتی رقابتی تبدیل شود.
در مسیر دوم، بیمهگر به فراتر از بیمه فکر میکند. در این شرایط، باید مدلی خلق شود که مشتریان همیشگی صنعت بیمه در آن آینده و تجربهای بهتر داشته باشند.
هدف در این بخش این است که مشتریان بیمهای تجربهای منحصربهفرد داشته باشند. نیازهای آنها باید به سرعت برطرف شود. بهینهسازی در دستور کار قرار میگیرد و در نهایت این مشتری است محور ماجرای کسبوکار شدهاست.
شرکای بیمهای
بیمهگران برای اینکه استراتژی خود را کامل کنند به شرکایی نیاز دارند که به کمک آنها میتوان برای مشتری ارزشآفرینی کرد. این بخش یکی از چالشیترین بخشها در مسیر تعیین اکوسیستم است.
شراکت مطلوب، عنصری کلیدی برای موفقیت در کسبوکار است. شرکای خوب میتوانند دادههای مفیدی را در اختیار بیمهگران قرار دهند تا به مشتریان بیشتری دسترسی پیدا کنند.
در گذشته بیمهگران صرفا با مشتری در ارتباط بودند. اما اکنون توسعهدهندگان فناوری، استارتاپها و ارائهدهندگان پلتفرمهای مختلف هم در مسیر ارائه محصول بیمهای به مشتری حضور دارند و به این ترتیب مدیریت شراکت با آنها نقشی ضروری در اکوسیستم کسبوکار دارد.
در اکوسیستم شراکت، اغلب فرصتهای نامنتظرهای وجود دارد که در صنعت بیمه سنتی خبری از آنها نیست. به همین خاطر است که در دنیای امروز، شراکت بهویژه با فعالان عرصه فناوری، امری ضروری تلقی میشود.
هفت فرصت برای بیمهگران
اکوسیسمهای دیجیتالی میتوانند فرصتهای متنوعی را برای بیمهگران ایجاد کنند. مجموع ارزش این اکوسیستمها تا سال ۲۰۲۵ به بیش از ۵۰ تریلیون دلار خواهد رسید.
۱. حملونقل که ارزش آن ۹ تریلیون دلار است
۲. زندگی که شامل مسکن و رفاه میشود و ۴ تریلیون دلار ارزش دارد
۳. تشکیلات اقتصادی که میتواند ۲۰ تریلیون دلار ارزش برای بیمه داشته باشد
۴. سلامت که ارزش ۵ تریلیون دلاری خواهد داشت
۵. بازار بیتوبی (B2B) که میتواند به شکلهای مختلف به ارزش ۸ تریلیون دلار برسد
۶. مسافرت و گردشگری که ارزشی ۳ تریلیون دلاری دارد
۷. رفاه که با کمترین ارزش به ۱ تریلیون دلار خواهد رسید
به این ترتیب همه این اکوسیستمها میتوانند در بخش دیجیتالی، برای بیمهگران ارزشآفرینی کنند. البته این فقط بیمهگران نیستند که سود میبرند، شرکا و مشتریان هم از این بازار بهره میبرند. در واقع به کمک این اکوسیستمهای دیجیتالی، این اتفاقات رخ میدهد:
- مشتریان دسترسی آسان و بدون مشکل به خدمات دیجیتالی پیدا میکنند.
- دادهها باعث میشود شبکهای ایجاد شود که شرکا هم از ارزشهای آن بهره ببرند.
- انتقال دادهها میان تعداد بالای کسانی که در کسبوکار حضور دارند، تسهیل میشود.
- عملکردها از طریق پلتفرمهایی که فناوری فراهم آورده، انجام میشوند.
بیمهگران باید نقش خود را در اقتصاد اکوسیستم پیدا کنند و در نهایت اکوسیستمی متناسب با استراتژی خودشان در نظر بگیرند. برخی از غولهای بیمهای نظیر پینگآن (Ping An) توانستهاند اکوسیستم بزرگ خودشان را ایجاد کنند.
همانطور که پیشتر هم تاکید کردم، بیمهگران انواع مختلفی از اکوسیستم را در اختیار دارند که میتوانند یکی را انتخاب کنند. نکته اینجاست که هر کدام را انتخاب کنند، نقش و عملکردشان هم تغییر میکند. انتخاب درست میتواند بیمهگران را در مسیر موفقیت هدایت کند.