اگر از شما بپرسند که بیمه چه جایگاهی در زندگیتان دارد، چه پاسخی میدهید؟ تحقیقات مختلف نشان میدهد که ایرانیها تمایل چندانی به استفاده از خدمات متعدد شرکتهای بیمه ندارند و عمدتا از بیمههای اجباری استفاده میکنند. عمده دلایل آن هم به کمبود درآمد، تورم بالا، آشنایی محدود با خدمات بیمه و اعتماد ناچیز به تعهدپذیری شرکتهای بیمه مربوط میشود. ما در ماهنامه اینشورتک از ۱۵ نفر که در مشاغل مختلف از جمله کارمندی، معلمی، فروشندگی، پرستاری، خانهداری، نویسندگی، کارگری و ... فعالیت دارند درباره رویکردشان نسبت به بیمه پرسیدهایم که پاسخهای آنها از یک تردید جمعی حکایت دارد. به عبارت دیگر برای جذب ایرانیها به صنعت بیمه و بهرهمندی از خدمات متنوع آن به یک برنامهریزی بلندمدت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیاز است.
چقدر به بیمه اهمیت میدهیم؟
تقریبا میتوان گفت همه ایرانیها به اهمیت بیمه در زندگیشان باور دارند اما دلایل زمینهای از جمله توان مالی ناکافی، آشنایی اندک با فواید بیمه و اعتماد ناچیز به تعهد شرکتهای بیمهای باعث شده نتوانند از خدمات متنوع این صنعت در زندگیشان استفاده کنند. گفتگوی ما با ۱۵ شهروند ایرانی که در مشاغل مختلف فعالیت میکنند نشان میدهد که ۸۰ درصد آنها معتقدند وجود بیمه در زندگیشان الزامی است و ۲۰ درصد باقیمانده نیز تاثیر آن را متوسط ارزیابی میکنند. البته تصور بیشتر اعضای این جامعه آماری از بیمه، همان بیمه خدمات درمانی یا سایر بیمههای اجباری است.
سعید در یکی از بانکهای دولتی کار میکند و ماهانه بخش عمدهای از درآمدش صرف اقساط وامهای مختلف میشود با این حال بیمه برای او و خانوادهاش اهمیت زیادی دارد: «بیشتر از همه بیمه حوادث برایم مهم است چون ممکن است هزینههای غیرمترقبه در زندگی پیش بیاید که میتوان بخش زیادی از آن را با بیمه پوشش داد.» محمد ۲۵ ساله، فروشنده موبایل هم معتقد است که بیمه برای جبران خسارتهایی مثل تصادف و تخریب ساختمان در حال ساخت اهمیت بالایی دارد: «بیمه یکی از مطمئنترین راهها برای راحتی خیال در آینده است. به خصوص در وضعیت اقتصادی بیثبات و نامعلوم کشور ما.» الیاس ۲۳ ساله هم که دانشجوست به دلیل بیماری ارثی به خدمات بیمه نیاز مبرم دارد: «اگر بیمه نباشد در روند درمان دچار مشکل میشوم به همین خاطر قبل از اینکه شغلی را انتخاب کنم باید از بیمهشدن در آن شغل اطمینان داشته باشم.» سهیلا هم پرستار یکی از بیمارستانهای دولتی در تهران است و میگوید از بیمههای خدمات درمانی و همچنین بیمه مسوولیت استفاده میکند.
آشنایی ما با بیمه چطور است؟
قائلشدن اهمیت۸۰ درصدی برای بیمه به معنای آشنایی کافی با خدمات نوین آن نیست؛ گفتگوی ما با شرکتکنندهها نشان میدهد که ۴۷ درصد از آنها در سطح معمولی با خدمات شرکتهای بیمهای آشنایی دارند که این شناخت نیز عمدتا به بیمههای خدمات درمانی، بازنشستگی، شخص ثالث، وسایل نقلیه و مواردی از این دست مربوط میشود. در نقطه مقابل ۴۰ درصد از شرکتکنندهها گفتهاند که خدمات نوین بیمهای را کم میشناسند یا اصلا نمیشناسند و درنهایت ۱۳ درصد هم معتقدند که آشنایی بالایی با این صنعت و خدمات بهروز آن دارند. به عبارت دیگر آشنایی ۸۷ درصد از ۱۵ شرکتکننده با خدمات نوین بیمهای از حد متوسط فراتر نمیرود اما نکته جالب توجه اینجاست که فقط ۵۳ درصد از این جمعیت تمایل دارد که با این خدمات آشنا شود و ۴۷ درصد باقیمانده علاقهای به آشنایی بیشتر از خود نشان نمیدهد؛ علت اتخاذ این رویکرد را باید در دو بخش درآمد محدود و اعتماد متزلزل به شرکتهای بیمهای جستجو کرد.
ناصر ۴۱ ساله، نویسنده و پژوهشگر که به گفته خودش آشنایی کمی با خدمات بیمه دارد، جز افرادی است که تلاشی برای افزایش شناخت خود با بیمه انجام نمیدهد: «آشنایی محدود من به خاطر این است که اصولا مطالعه چندانی در این زمینه ندارم. از طرفی به مرور زمان اعتمادم به شرکتهای بیمهای کم شد چون از دوستان و آشنایانم خبرهای خوبی از عمل به تعهداتشان نشنیدم. حتی اگر کسی بخواهد با من درباره بیمه صحبت کند هم احساس ناخوشایندی پیدا میکنم.» محسن ۴۵ ساله، محقق فلسفه هم که به اهمیت بالای بیمه در زندگی معتقد است به دلیل آنچه «عدم جذابیت بیمه» نام میبرد، تمایلی به افزایش شناخت خود در این زمینه نشان نمیدهد.
برخی دیگر از شرکتکنندهها از جمله سعید که کارمند بانک است هم گفتهاند که چون تحقیقاتشان از برخی خدمات بیمهای به نتیجه مطلوب نرسیده یا درآمدشان برای استفاده از آنها کافی نبوده، ترجیح دادهاند که دیگر دنبال ماجرا را نگیرند: «آشنایی من نسبت به خدمات بیمهای در حد معمول و آشنایی با نام چند اپلیکیشن است. من خدمات ضروری یا اجباری بیمه را دریافت میکنم و هزینههای بالای زندگی و عدم پوشش درآمد باعث شده که دنبال سایر خدمات بیمهای نروم.» در نقطه مقابل اما ۵۳ درصد از شرکتکنندهها گفتهاند که دوست دارند با خدمات نوین بیمه بیشتر آشنا شوند تا شاید در آینده به دردشان بخورد.
چه میزان از بیمه استفاده میکنیم؟
سهم خدمات بیمهای در سبد خانوارهای ایرانی پایین است؛ تحقیق ما از ۱۵ شرکتکننده در طرح نشان میدهد که ۷۱ درصد از آنها در حد ناچیز از بیمه و خدمات آن استفاده میکنند. یکی از آنها علی ۳۲ ساله، معلم مقطع دبیرستان است: «فکر میکنم حدود ۵ درصد از هزینههای خانوادهام در سال به بیمه اختصاص داشته باشد.» داود هم که کارگر ساختمان است، شرایط مشابه دارد: «از شش نفر اعضای خانوادهام فقط یک نفرمان بیمه دارد که او هم به تازگی از طریق محل کارش بیمه شده است.»
در تحقیق ما ۲۲ درصد گفتهاند که در حد متوسط از بیمههای خدمات درمانی، شخص ثالث، آتشسوزی، تسهیلات وام و ... استفاده میکنند و ۷ درصد هم میزان استفاده خود از این خدمات را زیاد توصیف کردهاند. البته اعضای این مجموعه نیز بیشتر از بیمههای اجباری استفاده میکنند. الیاس ۲۳ ساله دانشجو، یکی از آنهاست: «در خانواده ما چون بیماریهای مختلف مثل دیابت وجود دارد به همین خاطر از خدمات بیمهای خصوصا بیمه درمان و بازنشستگی در حد بالا استفاده میکنیم.»
سهم کدام بیمه بیشتر است؟ دولتی یا خصوصی؟
این گزاره که بخش خصوصی در اقتصاد دولتی مجال شکوفایی پیدا نمیکند، بیراه نیست؛ تحقیق ما از ۱۵ شرکتکننده در طرح نشان میدهد که انتخاب ۷۳ درصد از آنها برای استفاده از خدمات بیمه، شرکتهای دولتی هستند و فقط ۱۳.۵ درصد به بخش خصوصی گرایش دارند. همین میزان نیز معتقدند که هیچ تفاوتی بین شیوه یا کیفیت ارائه خدمات از سوی شرکتهای بیمهای دولتی یا خصوصی وجود ندارد که عمده این افراد به دلیل تجارب نامناسبی که از هر دو بیمه یا یک طرف آن داشتهاند یا بیاعتمادی کلی که نسبت به نهادهای مختلف در ساختار اقتصادی ایران دارند یا ترجیح به تحقیق درباره شرکتها قبل از بیمهشدن و انتخاب بهترین آنها، گفتهاند که هیچ تفاوتی بین دولتی یا خصوصیبودن بیمهها قائل نیستند.
در سوی مقابل اما قدمت طولانیتر شرکتهای بیمهای دولتی خصوصا بیمه ایران و گستردگی فعالیت آن در کنار ناآشنایی با بیمههای خصوصی و شنیدن اخباری مبنی بر کلاهبرداری برخی بانکهای خصوصی در سالهای اخیر باعث شده تا در مجموع انتخاب بیش از ۷۰ درصد شرکتکنندهها، بیمههای دولتی باشد؛ هرچند تردید نسبت به تعهد این شرکتها نیز وجود دارد و برخی دیگر هم سعی میکنند تحقیق کنند تا شرکتی که خدمات بهتری میدهد را انتخاب کنند. حمید جوشکار ۲۴ ساله به گزینه شرکتهای دولتی رای داده است: «این شرکتها پشتوانه دولتی دارند و اگر یک زمانی برچیده شوند باز هم احتمال پاسخگوییشان بیشتر از یک شرکت خصوصی است. خصوصا اینکه بیمه یک سرمایهگذاری بلندمدت است.»
شبنم ۲۷ ساله کارمند هم معتقد است: «بیمههای دولتی قدیمیتر هستند و شعبههای زیادی در سراسر کشور دارند اما شرکتهای خصوصی تازهکارند و من هم آشنایی چندانی با آنها ندارم. البته ما در ایران شرکت خصوصی به آن معنا نداریم و بخش عمدهشان هم متعلق به ارگانهای دولتی هستند.» در نقطه مقابل علی ۳۲ ساله معلم، به بیمههای خصوصی متمایل است: «شرکتهای خصوصی برای اینکه بتوانند مشتریها را به سمت خود جذب کنند، برخورد بهتری دارند و خدمات مناسبتری هم ارائه میدهند.»
دلایل گریز از بیمه چیست؟
یکم؛ درآمد محدود
درآمد محدود، یکی از مهمترین فاکتورهای دوری ایرانیها از بیمه است؛ تحقیق ما نشان میدهد که ۸۷ درصد از شرکتکنندهها معتقدند درآمدشان به نحوی نیست که بتوانند از بیمههای مختلف استفاده کنند و حتی برای پرداخت حق بیمههای اجباری هم دچار مشکل هستند. سعید کارمند بانک است: «درآمد من کارمندی است اما بخش زیادی از آن صرف پرداخت اقساط میشود. در واقع درآمدم فقط پوشش هزینههای ضروری زندگیام را میدهد و بیمه بخش غیرضروری من و خانوادهام شده است.
البته به غیر از بیمههای اجباری مثل خدمات درمانی، شخص ثالث، تسهیلات و ... اتومبیلم را هم به خاطر گرانی قیمت ماشین و ترس از اینکه صدمه یا هزینهای بابت تصادف به زندگیام اضافه شود، بیمه بدنه کردهام.» محمد فروشنده کتاب هم نظر مشابه دارد: «آنطور که من حساب کردهام ماهی ۱.۵ تا ۲ میلیون تومان باید برای بیمههای مختلف کنار بگذارم اما چون درآمدم در ماه بین ۵ تا ۶ میلیون تومان است، نمیتوانم اینکار را انجام بدهم.» وحید کارگر کارخانه هم گفته است: «حتی بیمه خدمات درمانی هم خیلی گران است چه برسد به سایر بیمهها. درآمد من در ماه حدود ۳ میلیون تومان است و نهایتا جوابگوی بیمه خدمات درمانی است.» در نقطه مقابل ۱۳ درصد از شرکتکنندهها هم گفتهاند که درآمدشان متناسب با بیمهای است که استفاده میکنند.
دوم؛ عملکرد مسوولان و اعتماد متزلزل شهروندان
اعتماد؛ بزرگترین سرمایه هر شرکتی است و یکی از فاکتورهای دستیابی به آن، مستقیما به عملکرد مسوولان و میزان عمل به شعارها و برنامههایشان برمیگردد. از آنجا که اقتصاد ایران دولتی است، قضاوت جامعه درباره عملکرد یک مسوول به سایر مسوولان هم تسری پیدا میکند و اگر منفی باشد، بیاعتمادی را افزایش میدهد؛ خصوصا برای بخشهایی مثل بیمه که شهروندان نتیجه عملکرد نامناسب مسوولان را با شدت بیشتری در زندگی خود احساس میکنند. در تحقیق ما نیز میتوان این نوع نگاه جمعی را دید به نحوی که ۵۳ درصد از شرکتکنندهها گفتهاند که عملکرد مسوولان در بخشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... باعث شده که آنها به نوعی بیاعتمادی نسبت به تعهدات و شعارهای آنها برسند و با تردید نسبت به شرکتهای دولتی (در اینجا بیمهها) نگاه کنند.
الیاس یکی از این افراد است: «عملکرد حرف اول را میزند. مثلا وضعیت نامناسب صندوقهای اعتباری و بورس باعث میشود که اعتمادی به بخش دولتی یا خصوصی نداشته باشم.» فرزاد گرافیست ۳۲ ساله هم معتقد است: «مسوولان آنقدر بد کار میکنند که سمت بیمههای دولتی نمیروم.» در نقطه مقابل اما ۳۳ درصد از شرکتکنندهها گفتهاند که عملکرد مسوولان مختلف کشوری تاثیری در اعتمادشان به بیمهها ندارد و تلاش میکنند خود شرکتها را بررسی کنند. سعید یکی از این افراد است: «عملکرد مسوولان تاثیر کمی دارد. بیشتر سعی میکنم عملکرد خود شرکت بیمه را بررسی کنم و اینکه خدماتشان سریع و به موقع هست یا نه؟ شیوه پرداخت خسارت به بیمهگذاران هم در اعتمادم نسبت به شرکتهای بیمهای تاثیرگذار است.» در تحقیق ما ۱۴ درصد به هیچ گزینهای رای ندادهاند.
سوم؛ تردید به تعهد بیمهها
پایبندی شرکتهای بیمه به تعهداتشان یکی از مهمترین فاکتورها در جلب اعتماد مردم به آنهاست؛ تحقیق ما نشان میدهد که در مجموع عملکرد شرکتهای مختلف دولتی و خصوصی بیمه باعث شده است که اعتماد نسبت به آنها کاهش پیدا کند به نحوی که ۲۷ درصد از شرکتکنندهها گفتهاند که اصلا اعتمادی به تعهدپذیری این شرکتها ندارند و ۳۳ درصد هم به گزینه کم رای دادهاند. به عبارت دیگر مجموعا ۶۰ درصد از شرکتکنندهها اطمینان ناچیزی به بیمهها دارند. البته در اینجا نباید به بیاعتمادی شایع در جامعه ایرانی نیز بیتوجه بود. ناصر ۴۱ ساله پژوهشگر، یکی از آنهاست: «در محافل خانوادگی و از دوستانم حرفهای خوبی درباره بیمهها نشنیدهام. بروکراسی پیچیده و خستهکننده این شرکتها هم واقعا ناامیدکننده است.» ناهید ۴۵ ساله، فروشنده مانتو هم معتقد است: «چون دروغهای زیادی از دولتهای مختلف شنیدهام، دیگر به هیچ شرکتی اعتماد ندارم که به تعهداتش عمل کند.»
سهیلا پرستار یک بیمارستان دولتی هم نظر مشابه دارد: «در بلندمدت اعتمادی ندارم چون کلاهبرداریهای زیادی انجام شده است.» محمد ۲۵ ساله، فروشنده موبایل هم بنا به تجربهای که داشته حرف میزند: «عمل به تعهداتشان خیلی عجیب و غریب است. تجربه من ثابت کرده که شرکتهای بیمه تا حد امکان از عمل به تعهدات و پرداخت خسارت فرار میکنند یا یکسری هزینههای اضافی میتراشند. مثلا یکبار میخواستم مغازهام را بیمه سرقت کنم، رقم غیرمنطقی به من گفتند برای همین پشیمان شدم.» در نقطه مقابل ۴۰ درصد گفتهاند که در حد متوسط یا زیاد به بیمهها اعتماد دارند چون تاکنون تجربه نامناسبی از آنها نداشتهاند.
سعید یکی از آنهاست: «به بیمههای دولتی اعتماد کامل دارم چون تاکنون مشکل خاصی در بازپرداخت خسارتها نداشتهاند.» ابراهیم ۳۱ ساله هم گفته است: «برای من تاکنون مشکلی پیش نیامده. یکبار تصادف کردم و سریع خسارتم پرداخت شد. در بیمههای درمانی هم مشکلی نداشتم.» تردید ۶۰ درصدی به شرکتهای بیمه اما به تنهایی نمیتواند ذهنیت شرکتکنندهها نسبت به تعهدپذیری بیمهها را نشان دهد. براساس تحقیق ما ۶۰ درصد از شرکتکنندهها معتقدند که بیمهها در نهایت به تعهداتشان عمل میکنند چون در غیراینصورت مشتریان خود را از دست میدهند. مثلا الیاس گفته است: «با وجود اینکه شرکتهای بیمه برای پرداخت خسارتها معیارهای خاص خودشان را دارند اما درنهایت پرداخت میکنند.» در نقطه مقابل ۴۰ درصد نیز گفتهاند که بیمهها اساسا به اجرای تعهدی که میدهند، اعتقاد ندارند.
چه کار باید کرد؟
بیمه یکی از مهمترین ارکان زندگی در کشورهای توسعهیافته است اما در ایران بنا به دلایل مختلف از جمله کمبود درآمد، تورم بالا، ناآشنایی با خدمات بیمهای، ضعف شرکتهای دولتی و خصوصی در ارائه خدمات نوین، اعتماد متزلزل به تعهدپذیری شرکتهای بیمه و مواردی از این دست همچنان تمایل به بیمهشدن با وجود آگاهی بر اهمیت آن، پایین است. تحقیق ما از ۱۵ شرکتکننده که در مشاغل مختلف فعالیت دارند نشان میدهد که ابتدا باید فکری به حال رفع این مشکلات ساختاری شود.