سازمانها دیگر با فرمولهای سابق، به موفقیت نمیرسند و الگوریتمهای کهنه، حیات بلند مدت آنها را تضمین نمیکند. دیگر نمیتوان با دل بستن به توان بالای تولید، اجرای چند طرح کمی خلاقانه و پیشی گرفتن از رقبای کوچک، آینده روشنی برای یک مجموعه ترسیم کرد. در قرن هیاهوی فناوری و سرعت، پر بیراه نیست اگر بگوییم، راه استمرار و حیات هر صنعت و کسب و کاری، از نوآوری میگذرد. بانک، بورس و بیمه، صنایع مهم مالی اقتصاد یک کشورند که تغییر رویکرد در آنها میتواند، آیندهی مطلوبی برای اقتصاد جامعه بسازد. صنعت بیمه هم از این قاعده مسثنی نیست. نوآوری در این صنعت هم مانند سایر صنایع باید از اندیشهای خلاق، محصول، خدمت یا روش عملیاتی مفیدی بسازد که منجر به سودآوری برای صاحب صنعت و سهولت برای مخاطب آن شود.
امروزه اما بیمه از بقیه صنایع در ماراتن نوآوری و خلاقیت جا مانده است. پیچیدگیهای ذاتی این صنعت، گره خوردن ریسک به تار و پود آن، کوتاه بودن عمر مدیریت مدیران، ضریب نفوذ پایین بیمه در ایران، طولانی بودن مدت بازدهی سرمایهگذار و ... دست به دست هم داده تا نوآوری با چالشهای بیشتری برای ورود به این صنعت نسبت به سایر صنایع مواجه باشد. چالشهایی که در نهایت منجر به شکلگیری رخوت و سستی کهنهای در شرکتهای بیمهای شده تا به تدریج ما را از آشنایی با بازار های بین المللی بازدارد. ماحصل این بازماندگی، ادامه دادن فعالان این صنعت به فروش خدمات و محصولاتی است که حداقل ۳۰ سال از طراحی آنها میگذرد. امروز بیش از هر زمان دیگری صنعت بیمه نیاز به حرکت در مسیری به سوی پایداری، کارآمد بودن و چابکی دارد. فرآیندی که میتوان آن را پذیرشی راهی با عنوان «اینشورتک» نامید. اینشورتک شرکتهای بیمهای را مجبور میکند تا کالاها و خدمات خود را در سطح بالاتری به مشتریان ارائه دهند. آنچه که در این حوزه اهمیت دارد کنار گذاشتن رویه سنتی انجام کارها و سپردن آن به ابزارهای جدید است. ابزارهایی که میتوانند شرایط را طوری تغییر دهند و مساعد کنند که مشتریان به راحتی بتوانند بیمه نامههای خرد و کلان خود را کنترل کنند و از مزایای ویژهی آن بهره برند. در جهان کنونی، چالش اینشورتک، جذاب بودن خدمات بیمه برای مشتریان و پاسخگویی به همه نیازهای آنها با بالاترین سرعت و کمترین هزینه است.
نوآوری چیست؟
«به خلاقیت نیاز داریم»، «ایدههای نو موفق میشوند»، «بدون نوآوری حیات سازمان مختل میشود» و ... کم نیستند گزارههایی از این قسم که گوش همه ما به شنیدن آنها عادت کرده است. اما نوآوری واقعا چیست و چرا همواره درباره ضرورت حضور آن میشنویم و میخوانیم؟ تعاریف مختلفی برای این واژه وجود دارد اما طبق تعریف موسسه SMA ، نوآوری به معنای تجدیدنظر، نواندیشی و نوآفرینی در هر کسب و کاری است. در صنعت بیمه، نوآوری بیشترین نمود خود را در مدل کسب و کار، ارتباط با مشتریان و ارائه خدمات و محصولات تازه و در چگونگی سرمایهگذاری بر فناوریهای نوین خواهد داشت. نمونه موفق نوآوری در شرکت بیمه در نهایت به توسعه و بهبود تجربه مشتری ختم میشود و برای شرکت در بلند مدت سودآوری میکند. در واقع نوآوری در صنعت بیمه راهکاری برای ارتقای تجربه مشتری و بالا بردن سطح تعامل با اوست؛ چیزی که صنعت بیمه بیش از هر صنعت دیگری به آن نیاز دارد.
موانع پیشرو از چه جنسی هستند؟
صنعت بیمه ذاتاً ریسکناپذیر است و در مقایسه با ماهیت چابک و نوآورانه استارتاپها تناقض دارد. شرکتهای بزرگ بیمه نیز برای رعایت چنین قوانینی بسیار محتاطانه عمل کردهاند و به همین علت است تا به حال در این صنعت دوام آوردهاند. این موضوع باعث شده که از استارتاپها فاصله بگیرند و نتوانند همکاری لازم را با آنها داشته باشند. اما این مسئله بزرگتر از آن است که به نظر میرسد چرا که بسیاری از استارتاپهای اینشورتک همچنان وابسته به بیمهگران سنتی برای مدیریت ریسک و همچنین ادارهی بیمه نامه هستند.
اما چه اتفاقهای زمینهساز چنین شرایطی شدهاند؟ یکی از دلایلی که شرکت های بیمه تمایلی به هزینه کردن برای طرح های نو ندارند قوانین نظارتی است. اصولا بازارهای پیشرفته بر این اعتقادند که« غالبا نو آوری ایجاد به هم ریختگی میکند که خوشایند بازار هایی که در آن ناظر و جود دارد نیست.»
از سوی دیگر وجود محصولهای اجباری مانند بیمه شخص ثالث و اختصاص یافتن بیشترین حجم پورتفوی صنعت بیمه به این محصول، باعث ایجاد حاشیه امن دیگری برای بیمهگران شده و مانع ارائه محصولات جدید بیمهای توسط شرکتها میشود. سال گرشته، بیمه شخص ثالث و مازاد با سهم ۵/ ۳۴ درصدی بیشترین سهم بازار بین رشته های بیمه ای را کسب کرده و با فاصله قابل توجهی از آن، در رتبه بعدی، بیمه درمان با سهم ۹/ ۲۲ درصدی قرار دارد.
با این اوصاف، به نظر میرسند نیاز به تغییر در بیمهگران احساس نمیشود. به خصوص که در حال حاضر ۵۰ درصد شرکتهای بیمه دولتی هستند و بیش از ۲۰ درصد دیگر هم نیمه دولتی محسوب میشوند. تجربه نشان داده که این وابستگی گسترده به دولت – مستقیم و غیر مستقیم- عموما فرآیند تغییر را با مشکلات بیشتری مواجه میکند چرا که بروکراسی در سازمانهای دولتی مهمترین مانع برای بروز نوآوری به حساب میآید.
در کنار همه اینها، نبود داده کافی نسبت به جزییات این صنعت موجب شده که فعالان شبکه نوآفرینی، خلاهای موجود را نشناسند و نسبت به آن احاطه کافی نداشته باشند. چطور میشود به سوی نوآوری برای بهبود شرایط و ایجاد تغییر حرکت کرد وقتی امکان بررسی همه چالشهای موجود حتی برای پژوهشگران به درستی وجود ندارد؟ یا چطور میتوان برای مشکلی راهحل طراحی کرد وقتی هنوز خود آن مشکل به درستی به صاحبان ایده تفهمیم نشده است؟
محیط پرورش خلاقیت، انعطافپذیر است
خلاقیت در محیط نامساعد، به سختی رشد میکند. ساختار انعطافپذیر، عدم تمرکز در سیاست و تصمیمگیری، فاصله گرفتن از مدیریتهای جزیرهای، قوانین و مقررات کمتر و ارتباطات سریع بین واحدها از عواملی هستند که فضای نوآورانه برای نیروی انسانی فراهم کنند و به پرورش قوه خلاقیت افراد کمک کنند. از سوی دیگر تحمل شکست، پذیرش اندیشههای متنوع و تازه و صبوری از دیگر ویژگیهایی است که مجهز بودن به آنها میتواند منجر به بروز نوآوری عملکردی شود.
در مختصات صنعت بیمه ایران اما، بدنه اصلی بیمه از صاحبان ایده و خلاقیت به نوعی جداست. بررسیها نشان میدهد که در یک سوی میدان فعالان سنتی ایستادهاند که به فراخور شرایط، عادات و ریسکهایی که با آنها دست و پنجه نرم میکنند با به کار بستن ایدههای جدید میانه خوبی ندارند و آن سوی دیگر فعالان استارتآپی و ایدهپردازانی قرار دارند که هنوز بیزنس پلن درستی برای خود طراحی نکردهاند و درک درستی از جهان بیمه ندارند. بسیاری از صاحبان ایده حتی اشراف کاملی به محصولات بیمهای ندارند و مانور افکار خلاقانه آنها حول محور بیمه شخص ثالث آگاهی میگردد.
چرا صنعت بیمه مهم است؟
بیمه برای جامعه امنیت میسازد. امنیت، بستری برای افراد فراهم میکند که میتوان در آن به توسعه فعالیتهای اقتصادی پرداخت و در نهایت به اهدافی مانند رشد مثبت اقتصادی رسید. اساسا، در مختصات اقتصادی یک کشور، هر چه احتمال ریسک بالاتر باشد، احتمال اینکه سرمایه گذار برای راهاندازی یک کسب و کار اقدام کند کمتر است. بدون بیمه کسب و کارها امکان توسعه ندارند و زمانی که بنگاهها و کسب و کارها فریز میشوند، نرخ اشتغال کاهش پیدا میکند و کاهش نرخ اشتغال عموما آسیبهای جبران ناپذیری به اقتصاد یک کشور وارد میکند. صنعت بیمه از دو جهت موجب توسعه سرمایهگذاریها در سیستمهای اقتصادی میشود. از یک سو با تضمین و پوششی که ارائه میکند، اثرات عوامل تهدیدکنندهی سرمایهگذاریها را کاهش میدهد که نتیجه آن گسترش سرمایهگذاریها است که به افزایش درآمد سالانه کشور میانجامد. از طرف دیگر، شرکتهای بیمه، از محل منابع مادی که در اختیاردارند خود به عنوان سرمایهگذار در فعالیتهای مختلف اقتصادی– بازرگانی شرکت میکنند و از این طریق در هموار نمودن راههایی که به توسعه کشور منتهی میشوند نقش مهمی را ایفا میکنند. دیگر بر چه کسی پوشیده است که رشد اقتصادی کشورها، در گرو سرمایهگذاریهای جدید است؟ و سرمایهگذاریهای جدید در صورتی امکانپذیراست که اول دسترسی به منابع سرمایهای وجود داشته باشد و دوم مکانیزمهایی برای محافظت کردن از سرمایهگذاریها در مقابل خطرهای گوناگون که آنها را تهدید میکنند، تعبیه شده باشد.
در چند قدمی تغییر شمایل کنونی
بیمه یکی از صنایعی است که در گزارش آینده پژوهی مکنزی در نیم قرن آینده کاملا شمایل کنونی خود را از دست میدهد. حقیقتی که میتواند برای فعالان این صنعت به نوعی هشدار دهنده باشد. شرکت های بیمه ای باید محصولات جدید متناسب با تکنولوژی روز مبتنی بر نوآوری بر پایهی اقتضائات اقتصاد و کسب و کارهای کشور، طراحی کرده و این محصولات را متناسب با نیازها و سلایق متنوع مشتریان بازاریابی کنند. اما امروز تنها خلاقیتی که میبینم، فروش آنلاین بیمهی شخص ثالث و.. است که به سختی میتوان آن را استارتآپ، نوع آوری و حتی تحول بنامیم. این در حالی است که امروز خدمات رسانی نوین و به روز در جهان به گونه ای است که شرکت ها اصلا مشتریان خود را نمی بینند و نمی شناسند چرا که مشتری با تلفن همراه و برنامه های جدید و نرم افزارها امور بیمه ای خود را پیش میبرند و حتی مرحله پرداخت خسارت را نیز بدون مراجعه، پشت سر میگذارند. ما چطور؟ کجای این معاملات ایستادهایم؟