بدون فضاسازی و ایجاد بستر مناسب نمی‌توان پذیرای استارت‌آپ‌ها بود

دچار ریسک سیستمی شده‌ایم

اگر بخواهیم تحول دیجیتال در جایی ایجاد کنیم نیاز است ساختارها و زیرساخت‏‌های‏‏‏‏ حقوقی، عملیاتی و اداری آن را پیش‏‌بینی کنیم. اگر صنعت بیمه بخواهد پذیرای استارت‌‏آپ‏‌ها باشد، نیاز به فضا و بستر مناسب دارد و باید زیرساخت‏‌های این حضور آماده و نقش راهی تهیه شود؛ بدون اینها استارت‏‌آپ‏‌ها موفق نخواهند بود.

بهروز اسدنژاد

رییس هیات مدیره بیمه ملت

12 مهر 1400
شناسه : 116
منبع:
زمان مطالعه: 5 دقیقه
اگر بخواهیم تحول دیجیتال در جایی ایجاد کنیم نیاز است ساختارها و زیرساخت‏‌های‏‏‏‏ حقوقی، عملیاتی و اداری آن را پیش‏‌بینی کنیم. اگر صنعت بیمه بخواهد پذیرای استارت‌‏آپ‏‌ها باشد، نیاز به فضا و بستر مناسب دارد و باید زیرساخت‏‌های این حضور آماده و نقش راهی تهیه شود؛ بدون اینها استارت‏‌آپ‏‌ها موفق نخواهند بود.

 طبق آمارهای منتشرشده ضریب نفوذ بیمه در ایران در خوش‏بینانه‏‌ترین حالت ۲.۵ درصد است که این ضریب در متوسط دنیا ۷ درصد و در کشورهای توسعه‏یافته بین ۱۱ تا ۱۴ است. عدم اولویت‏‌گذاری موضوع بیمه از سوی سیاست‏گذاران و عدم مطالبه‏‌گری بیمه‏‌گزاران منجر شده صنعت بیمه موضوع استراتژیکی نباشد. وقتی از منظر سیستمی، مدیران ارشد و مسئولین و سیاست‏گذاران به موضوع بیمه نگاه می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‌کنیم متوجه می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‌شویم بیمه در کشور ما تبدیل به یک موضوع استراتژیک و کلیدی نشده است. البته نباید این نکته را فراموش کرد که بیمه اولویت مردم نیز نیست.

از سوی دیگر عدم نگاه استراتژیک منجر شده بیمه با فناوری‏‌های‏‏‏‏ نوین ارتباط کمتری بگیرد و روند تحولات فناورانه در صنعت بیمه کندتر باشد. اگر به ترکیب پرتفوی صنعت بیمه نگاه کنیم بخش اعظم پرتفویی که صنعت بیمه تولید می‌‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏کند، بیمه اجباری و ثالث است که این بیمه خریدار چندانی ندارد. هروقت ترکیب پرتفو به سمت بیمه‏‌های‏‏‏‏ اختیاری و بلندمدت مانند عمر حرکت کند، می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‌توان انتظار داشت هم ضریب نفوذ بیمه در مردم بیشتر شود هم بیمه از قید و بند فروش بیمه‏‌های‏‏‏‏ اجباری خلاص شود که با این اتفاق نیاز به خلاقیت و استقبال از ایده‌‏های‏‏‏‏ نو و فناوری‏‌های‏‏‏‏ نو نیز در بیمه احساس خواهد شد.

از منظر اقتصادی نیز شرایط به سمتی حرکت کرده که مردم اقبال کمتری به بیمه نشان می‏‌دهند. اگر ما سلسله مراتب نیازهای مازلو را مبنای تحلیل خود قرار دهیم، طبیعتا رده اول نیازهای مازلو نیازهای زیستی، معیشتی و فیزیولوژیک است. رده دوم نیازهای ایمنی است که بیمه در این دسته قرار می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‌گیرد اما طی سال‏های اخیر روند اقتصاد و سرانه درآمد و اشتغال و سرمایه‌‏گذاری نشان می‏‌دهد که ما به سمت پایین و رو به زوال حرکت کرده‏‌ایم. در شرایط اقتصادی کنونی مردم بیشتر به نیازهای معیشتی خود می‌‏پردازند تا اینکه موضوع ایمنی و بیمه برای آنها در اولویت باشد.

یکی دیگر از دلایلی که باعث شده ما روند کندتری در پذیرش و اجرای ایده‌‏های‏‏‏‏ نوین داشته باشیم، عدم اقبال مدیران ارشد، تصمیم‏‌گیران و سیاست‏‌گذاران صنعت بیمه به این موضوع است. شاید در حرف موج‌‏هایی تحت عنوان تحول و بازاریابی دیجیتال راه افتاده باشد اما عملا شواهدی مبنی بر رخ دادن این اتفاق در درون شرکت‏‌های‏‏‏‏ بیمه و در کلان‏‌صنعت بیمه و یا ارتباط صنعت بیمه با سایر صنایع و خدمات نمی‏‌بینم.

هرچند شرایط پاندمی کرونا محرکی برای صحبت کردن درمورد بحث دیجیتالی در صنعت بیمه شده است اما به جرئت می‌‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏توان گفت بیمه از فرآیندهای تجاری، اداری و صنعتی مملکت غایب بوده و به یک موضوع لوکس تبدیل شده است و هنوز افراد جامعه نسبت به ضرورت بیمه، احساسی ندارند و صنعت بیمه یک موضوع کلیدی و استراتژیک به حساب نمی‏‏‏‏‏‏‌آید.

از سوی دیگر اگر بخواهیم تحول دیجیتال در جایی ایجاد کنیم نیاز است ساختارها و زیرساخت‏‌های‏‏‏‏ حقوقی، عملیاتی و اداری آن را پیش‏‌بینی کنیم. اگر صنعت بیمه بخواهد پذیرای استارت‌‏آپ‏‌ها باشد، نیاز به فضا و بستر مناسب دارد و باید زیرساخت‏‌های این حضور آماده و نقش راهی تهیه شود؛ بدون اینها استارت‏‌آپ‏‌ها موفق نخواهند بود.

علی‏رغم تلاش نخبگان و فعالان و شرکت‌‏های‏‏‏‏ بیمه‌‏ای برای سرمایه‏گذاری برروی استارت‏‌آپ‏‌های‏‏‏‏ بیمه‏‌ای متاسفانه نمی‏‏‏‏‏‏‌توانیم این تحولات را موثر بدانیم و بگوییم صنعت بیمه به این نوآوری‏‌ها وابسته است. جز الکترونیکی شدن برخی از فرآیندها و آمدن محرک‏هایی مانند استارت‏‌آپ‏‌های‏‏‏‏ فروش که براساس سبک زندگی مردم و تمایل به خرید اینترنتی صورت گرفته، نمی‏‌توان گفت استارت‏‌آپ‏‌ها و فناوری‏‌های‏‏‏‏ نوین تحولات چشمگیری در صنعت بیمه داشته و نتوانسته‌‏اند این صنعت را به خود وابسته کنند.

البته نباید این نکته را فراموش کرد که صنعت بیمه مستعد نوآوری نیست چون از جنس ریسک است و مانند کالا نمی‏‌توان روی محصولات صنعت بیمه مانور داد اما از بعد فرآیندی کشور ما به شدت می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تواند در صنعت بیمه از جهت فرآیند نوآور باشد.

بیزینس مدل صنعت بیمه نیاز به بازنگری دارد و با این مدل که در حال حاضر وجود دارد، نوآوری در صنعت بیمه به آن صورت که می‏خواهیم، اتفاق نمی‏‏‏‏‏‏افتد. در قدم اول باید خود را از قوانین متراکم اداری که در این مسیر گذاشته شده رها کنیم تا بتوانیم بستر چابکی را برای تحولات ایجاد کنیم.

فقدان نهادهای واسط برای تسهیل فرآیند نوآوری نکته بعدی است که نباید از آن غافل ماند. یعنی ما نهاد یا نهادهای واسطی که به صاحبان ایده کمک کنند، نداریم و در نهایت نوآوری برای بنگاه‏های‏‏‏‏ بیمه یک چالش محسوب می‌‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏شود. میزان مشارکت‌‏پذیری کارکنان از شرکت‏‌های‏‏‏‏ بیمه و وجود بسترهای خلاقیت و نوآوری در استقبال از ایده‏‌های‏‏‏‏ جدید به طور سیستماتیک در شرکت‏‌های‏‏‏‏ بیمه ما وجود ندارد.

عدم مطالبه مردمی و خرد و کلان توسط صنایع از صنعت بیمه نکته بعدی است که به دوری این حوزه از نوآوری دامن زده است. عدم رضایت از بیمه‏‌گران مانعی بوده که باعث شده به صنعت بیمه ما به عنوان صنعتی فاقد خلاقیت و نوآوری توجه شود. ما دچار ریسک سیستمی مثل ریسک سیاسی و اقتصادی، مثل تحریم، تورم و رکود شده‌‏ایم که در این شرایط نمی‌‏توان انتظار داشت صنایع، فناوری‏‌ها و مردم حال و روز خوبی داشته باشند.

ارسال نظر
پاسخ به :
= 5-4