اعتقاد ما بر این است که صنعت بیمه کشورمان یکی از پیشروترین صنایع در این سرزمین است. این صنعت در حال حاضر، در مقایسه با رشد ناخالص داخلی کشور، سهم بسیار بالایی در رشد اقتصادی کشور ایجاد میکند. با وجود اینکه نسبت به متوسط جهانی، فضای توسعه برای صنعت بیمه در ایران وجود دارد لیکن رشد سالیانه این صنعت به مراتب از رشد سالیانه سایر صنایع چه در داخل کشور و چه در مقایسه با سایر صنایع بیمه خارج از کشور بیشتر است.
صنایع بیمه در همه کشورهای دنیا، در جریان انطباق با مقتضیات روز تحول دیجیتال، کمی تاخیر دارند. یعنی در همه کشورهای دنیا، صنعت بیمه نسبت به سایر صنایع نظیر صنعت بانکی، صنعت حملونقل و دیگر صنایع، در جریان انطباق با تحول دیجیتال کمی عقبتر هستند. این ماجرا فرصتی بسیار ارزشمند را در اختیار صنعت بیمه کشور ما قرار میدهد. در واقع ما میتوانیم از عقبماندگی صنایه بیمه در همه نقاط جهان در حوزه تحول دیجیتال، بهره بگیریم. برای بهرهگیری از این فرصت، باید مسیر رشد و توسعه صنعت بیمه در حوزه تحول دیجیتال را سرعت ببخشیم و در ادامه مسیر، با محور قرار دادن تحول دیجیتال، به بازارهای بینالمللی ورود پیدا کنیم.
در صنعت بیمه و حوزه بیمهگری، اگر شرکت بیمهای بخواهد برای صادرات خدمات و ایجاد ارز برای کشورمان، از مسیر بیمه سنتی ورود کند، بدون تردید عرصه و فضای رقابتی برایش تنگ خواهد بود چرا که در سایر اقتصادهای دنیا، شرکتهای بزرگ، بخش عمدهای از بازار بیمه را تصاحب کردهاند. اما اگر ما با ابزار تحول دیجیتال به بازار بیمه سایر کشورها ورود کنیم، فضای توسعه بسیار خوبی خواهیم داشت.
شرکتهای بیمه در کشورهای مختلف بهویژه در کشورهایی که اطراف ما هستند و ما به آنها دسترسی داریم، ابزارهای کافی برای رقابت با یک شرکت چابکِ دیجیتال در حوزه بیمه را ندارند. اینجا همان نقطه عطفی است که صنعت بیمه ما میتواند فصلی جدید برای خودش ایجاد کند. ما باید به عنوان مسئولان بنگاههای اقتصادی و به عنوان افرادی که در حوزه بیمههای بازرگانی در کشور فعالیت دارند، این را بدانیم و در نظر داشته باشیم که فعالیت در بازار با ریسکهای زیادی همراه است. ما به عنوان کسانیکه مشغول به فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی هستند باید به این درک برسیم که توزیع و تنوعبخشی (Diversify) در حوزههای مختلف کاری برایمان الزامآور است.
فرض کنید شرکتی به دنبال سرمایهگذاری است. مسئولان این شرکت قطعا با خودشان میگویند بهتر است همه پول و سرمایه شرکت را صرف خرید یک سهام نکنیم بلکه تخصیص دارایی را در نظر داشته باشیم. برای مثال آنها بخشی از پول خود را در سپردههای بانکی سرمایهگذاری میکنند، بخشی را در اوراق مشارکت قرار میدهند و بخشی را هم به بازار سرمایه میبرند. حتی برای سرمایهگذاری در بازار سهام هم روی صنایع مختلف سرمایهگذاری میکنند. اصطلاحا استراتژیشان این است که همه تخممرغهایشان را در یک سبد نگذارند. فعالیت در بازار یعنی همین.
پس وقتی ما در حوزه سرمایهگذاری در این مسیر رفتار میکنیم، در حوزه عملیات نباید محدود به یک کشور باشیم و تنها در قالب یک کشور کار را پیش ببریم. باید کارمان را در حوزه عملیاتی هم در کشورهای مختلف، توزیع کنیم. برای این کار باید از ابزار تحول دیجیتال بهره بگیریم تا بتوانیم به کشورهای همسایه نظیر عراق و ترکیه راه پیدا کنیم یا حتی به ارمنستان برویم که پلی برای ورود به روسیه است. باید عملیات را هم به صورت متنوع و توزیعی پیش ببریم. برگ برندهمان هم برای صادرات خدمات، همین تحول دیجیتال خواهد بود.