شرکتهای بیمه باید توجه کافی به اینشورتکها داشته باشند. البته اینشورتکها قرار نیست حمله کنند و چیزی را از بیمهگران بگیرند، بلکه در واقع قرار است با آنها همکاری کنند تا خدمات بهتری را ارائه کنند. برای بیمهگران، اینشورتکها میتوانند صرفا ابزارهایی برای ایجاد توانمندیهای دیجیتالی باشند که به کمک فناوریها دیجیتالی، توانمندیهای آنها را در زنجیره ارزش کسبوکارهای بیمهای، افزایش میدهند. برای اینکه این ظرفیت بالقوه، کشف و درک شود، لازم است که دو طرف یعنی بیمهگران و شرکتهای فناوری بیمهای تمرکز خود را روی ارائه توانمندیهایشان بگذارند. در واقع هر چه در توان دارند باید به میدان بیاورند.
اینشورتکها بالغ شدهاند
مطالعات موسسه مکنزی نشان میدهد که از ابتدای سال 2012 تا کنون بیش از 10 میلیارد دلار روی اینشورتکها سرمایهگذاری شدهاست. در حالیکه سرمایهگذاری طی سالهای اخیر به صورت تدریجی کاهش یافته، شاهد سه رویه کلیدی بودهایم که در آن فضای اینشورتکها توسعه پیدا کرده و بالغ شدهاست: تنوعبخشی، حرفهایگری و همکاری (مشارکت).
اینشورتکها در ابتدا روی بخشهای محدودی در بیمه تمرکز داشتند اما حالا با کاربرد فناوریهای دیجیتالی در بخشهای مختلف ایفای نقش میکنند. این تنوعبخشی نشان میدهد که اینشورتکهای امروزی راهکارهای دیجیتالی برای کل کسبوکار ایجاد میکنند. یعنی در کل زنجیره ارزش بیمه و کسبوکار بیمهای حضور دارند. به این ترتیب میتوانند مدلهای کسبوکار موجود را با مدلهای جدید پیوند دهند.
دومین رویه، حرفهایگرایی است. این رویه اغلب با بلوغ همراه است. برای نجات ماندن در بازار بیمهای که به شدت پیچیده است، اینشورتکها باید از قوانین و مقررات جدید تابعیت کنند. نوآوری از شرکتهایی حاصل میشود که مایل به ریسکهای بزرگ هستند اما در عینحال برنامهریزی دقیق و استراتژی شفاف برای ورود به بازار دارند.
در نهایت این دو رویه، به رویه سوم ختم میشود: همکاری و مشارکت. در حال حاضر کمتر از 10 درصد از اینشورتکها به دنبال برهمزنندگی در مدلهای کسبوکار بیمهای هستند. حدودا دو سوم از آنها به صورت ویژه روی بخشهایی از زنجیره ارزش تمرکز میکنند. هدف آنها یکپارچهسازی با بیمهگران است. چالش امروز، دیگر اینشورتک در مقابل بیمهگران سنتی نیست بلکه چالش اصلی این است که این دو چطور میتوانند در کنار یکدیگر ارزش افزوده قابل لمسی را برای مشتری ایجاد کنند.
وقتی دقیقتر به فضا نگاه میکنیم میبینیم که این سه رویه راه را برای مدل صنعتی جدیدی باز کردهاند. در این مدل اینشورتکها و سایر بخشها به صورت نزدیک با هم کار میکنند پای تحولات دیجیتالی را به صنعت باز میکنند.
شراکت برای قدرتبخشی
مدل برنده برای همکاری و مشارکت به ترکیبی از قدرتهای سنتی از بیمهگران و مهارتهای جدید اینشورتکی تمرکز دارد. در واقع تلاش بر این است که توانمندیهای قدیمی در کنار ظرفیتهای دیجیتالی جدید، فرصتی برای پیشرفت و تعالی فراهم کنند. به این ترتیب این مشارکت به قدرتبخشی کمک خواهد کرد.
تواناییهای سنتی: نقطه قوت کسانیکه به صورت سنتی، سالهاست در بخش بیمه فعالیت دارند این است که به شهرت و اعتبار در میان مشتریان دست پیدا کردهاند. در واقع دهههاست که خدماتی را به مشتریان خود ارائه میکنند و در نتیجه هم مشتری آنها را میشناسد و هم آنها مشتری را میشناسند. همین مشتریان وفادار باعث شده که دادههای ارزشمندی در دسترس بیمهگران سنتی باشد. در نتیجه آنها ظرفیت کافی برای ارائه استراتژیهای جدید را دارند.
مهارتهای جدید: اینشورتکها اغلب به عنوان استارتاپهایی شناخته میشوند که با مدلهای کسبوکاری ساده و متمرکز کار میکنند. برخی تمرکز خود را روی هوش مصنوعی میگذارند و برخی هم از یادگیری ماشینی بهره میگیرند. بهعلاوه بسیاری از اینشورتکها توانایی تحلیل داده دارند. آنها در حقیقت سازمانهایی دیجیتالی به شمار میآیند که میتوانند به فرصتهای موجود در بازار برای شرکتهای بیمه در جهان پاسخ دهند. به همین خاطر است که اینشورتکها فرهنگ چالاکتری دارند و به سمت نوآوری پیش می روند. به همین خاطر میتوانند در خط مقدم این صنعت قرار بگیرند.
واضح است که ترکیب سنتیها با اینشورتکها وضعیتی ایدهآل برای فعالیت ایجاد خواهد کرد. تنها چالش این است که این دو بخش بتوانند فضایی مناسب برای همکاری و مشارکت موفقیتآمیز با یکدیگر پیدا کنند. در نهایت هم چالش اصلی، اجرایی کردن این اتفاقات خواهد بود. برای مثال سنتیها میتوانند با ایدهها و برنامههای نوآورانهای که اینشورتکها مطرح میکنند، کار خود را پیش ببرند.
مدل آینده برای این صنعت، کاملا حول محور مشارکت و همکاری خواهد بود. اصلیترین هدف هم این خواهد بود که مشتری را در این صنعت حفظ کنند. فناوریهای دیجیتالی و راهکارهای سنتی در کنار هم قرار میگیرند تا مشتریان در این صنعت حفظ شوند. بازیگرانی که پی به این ظرفیتها میبرند، میتوانند از آن نهایت بهره را ببرند.