برای همه آن چه تا امروز ساخته شده، مردان و زنان بسیاری در صنعت بیمه، خوندل خوردهاند. هر یک میتوانند از گذشتهای بگویند که آن چه اکنون داریم در آن زمان دور از ذهن و دور از دسترس تصور میشده، اما در گذر زمان و با سختکوشی و خوشفکری ساخته شده است. ذینفعان بسیاری، حمایت و همراهی کرده و گروهی از همین خانواده نیز نقش مانع و بازدارنده داشتهاند. طبیعت نو گفتن و نو ساختن چنین است.
این روزها که در صنعت بیمه از تحول دیجیتال صحبت میشود، به گمانم سه راه داریم:
یکی آن که فهم عمیقی از این موضوع و ساز و کارهای آن داشته باشیم و با چشم و گوش باز، آگاهانه در این مسیر تحولی، گام بگذاریم.
دوم آن که، از تحول دیجیتال حرف بزنیم، شعار دهیم، کارهایی سطحی مانند یکی دو پروژه مشاورهای انجام دهیم، چندتایی از محصولها و فرایندهایمان را آنلاین کنیم و نزد خودمان و مشتری فریاد برآوریم که ما متحول و دیجیتال شدهایم.
سوم آن که نمایش تحول دیجیتال را در شرکتمان به راه اندازیم، ظاهری علاقهمند به این تحول را مدام بزک کنیم و بگذاریم تا تب و تاب این بحث هم بگذرد و دوره مدیریتی حداکثر دو یا چند سالهمان سپری شود. هر چه در آینده شد را به پای خودمان و کاشتههای (کاشته یا نکاشته) دوران مدیریتیمان بگذاریم و هر چه نشد را هم ناشی از تغییر مسیر پس از خودمان اعلام کنیم.
انتخاب با خودمان است.
ترجیح دارم از انتخاب اول بگویم: آگاهانه پا در مسیر تحول دیجیتال گذاشتن.
زنجیره خدمترسان بیمهای درون و بیرون از یک شرکت بیمهای، با در نظر گرفتن همه بازیگران و ارکان و ذینفعانش، از مجمع عمومی و هیات مدیره گرفته تا معاونان اجرایی و مدیران فنی و شعبه و نمایندگیها و کارگزاران و بازاریابان، از ارزیابان و کارشناسان و مقومان بیمه و شرکتهای همکار گرفته تا بالاترین رده سازمانی و پایینترین سطوح در همه لایههای بیمه مرکزی، همه به عنوان یک خانواده در تلاش هستند تا ضریب نفوذ بیمه در جامعه افزایش یابد. تا این کیک بیمه بزرگتر و خوشخوراکتر شود و سهم همه از آن افزایش یابد.
آن چه تا امروز ساختهایم، حد و ظرف محدودی دارد. قاعدههایی که تا امروز ساختهایم و با آن کار کردهایم، برآمده از مدل ذهنی و ساختار شکلگیری کسب و کار ما، در گذشته است. همه از شرکتهایی با رفتار سنتی یا کلاسیک، به نهاد رگولاتور و دیگر شرکتهای بیمه متولد شده در بخش خصوصی رفت و آمد کردهایم. نو گفتن و نو ساختن، دورترین و دیرترین چیزی بوده که بدان فکر کردیم. تکرار گذشته، سادهترین کار انجام شده همه ما است.
بازار دیجیتال، مشتری دیجیتال، نسلهای Z (زِد) و α (آلفا) که در خانواده همکاران و مشتریان ما، بازیگران جدی آینده روزهای نزدیک این صنعت میشوند، در دنیای دیجیتال و عجین با زندگی دیجیتال، زاده شدهاند و رشد میکنند. به گمانم برای تحول دیجیتال، یک راه مشخص پیش رو داریم: بدون انکار گذشته با احترام به تمام ارزش و افتخارهای آفریده شده، امروز را از نو نگاه کنیم. همه اسناد و قانون و مقررات و بخشنامهها و فرایندهایمان را کنار دست بگذاریم، و به جای ویرایش آنها، بیاییم و بر اساس دنیا و کسب و کار دیجیتال، طراحی جدید و اساسی کنیم. این طراحی را بدون دستکاری کردن گذشته، با نگاه هوشمندانه به آینده انجام دهیم. نهراسیم که چه چیزهایی را باید کنار بگذاریم و چه عادت و رفتاری را باید تغییر دهیم. طراحی را نوجویانه انجام دهیم و تازه پس از آن بنشینیم و ببینیم تفاوت با گذشته باید چقدر باشد. مادامی که چفت و بست آن گذشته محترم به دست و پای ما بماند، قفل مغز ما هم باز نمیشود و رفتار ما تغییر جدی نمیکند. وقتی به آینده نگاه اندازیم، راحتتر از گذشته فاصله میگیریم و چیزی تازه در ذهنمان خلق میکنیم. پس از این خلق، وقت داریم که به گذشته بنگریم و ببینیم چه چیزهایی دورانش به سر آمده، چهها نیاز به تغییر کم یا زیاد دارد و کدامها باید همچنان بماند و میتواند با آینده هم کار کند.
برای زندگی در دنیای دیجیتال و با نسل دیجیتال، نیاز داریم صنعت بیمه را صفحه سفیدی فرض کنیم که ما خالقان آینده آن هستیم. باید نو نگاه کنیم، با شناخت روزگار دیجیتال، تحول صنعتمان را رقم بزنیم.