اینشورتک قرار است زمین بازی را عوض کند اما این جریان تنها در مورد کسبوکار مدیرانی صدق میکند که به استقبال این تغییر میروند و آن را در آغوش میگیرند. بسیاری از بیمهگرانی که تصور میکردند اگر به قدر وسع خودشان خوب باشند، همهچیز خوب پیش میرود اکنون دریافتهاند خوب بودن کافی نیست و باید اینشورتک را هم به بازی راه بدهند. فرقی نمیکند در کدامیک از رشتههای بیمهای و چه حوزهای فعالیت دارید، به هر حال اینشورتک روی کسبوکار بیمهای شما اثر میگذارد. پس راهی ندارید جز اینکه فناوری بیمهای را وارد میدان کنید. اما طبق این قاعده، برنامه چیست؟
شراکت، راه پیش رو
در حال حاضر فرقی نمیکند در چه زمینهای مشغول به کار هستید، به هر حال شراکت باید بخشی از برنامه کاریتان باشد. از بیمهگران گرفته تا مدیران و حتی بیمهگزاران همگی باید به فکر همکاری و شراکت باشند.
بیمه شبیه به یک تیم ورزشی است. اینشورتک قرار نیست این تیم را از بین ببرد بلکه صرفا قرار است از مسیر شراکت، این تیم را تقویت کند. بیمهگران هم باید به فکر شرکایی باشند که سرعت و دقت آنها را بالا میبرند. فناوری بیمهای یا همان اینشورتک مهمترین مسیری است که بیمهگران باید برای همکاری و شراکت طی کنند.
طی چند سال اخیر، در حالیکه صحبت از برهمزنندگی شده، در کنار آن بحث همکاری و مشارکت هم به میان آمدهاست. به این ترتیب جامعه بیمهگران هم دریافتهاند که باید در مسیر همکاری و مشارکت حرکت کنند.
بیمه گران میدانند که به کمک اینشورتک میتوان شرایط کار را در صنعت بیمه بهبود بخشید. در واقع میدانند که اینشورتک توان برهمزنندگی به آنها میدهد. راه پیش رو برای آنها، شراکت با استارتاپهای فعال در حوزه فناوری بیمهای و اینشورتک است.
در حالیکه دنیا به سمت دیجیتالی شدن حرکت میکند، نیازهای مشتریان هم در مسیری عوض میشود که به کمک این فناوریهای دیجیتالی برآورده خواهد شد. به این ترتیب آن دسته از بیمهگران که فناوریهای دیجیتالی و اینشورتک را وارد کار خود کردهاند، به کسبوکار خود مزیت رقابتی بخشیدهاند.
در حال حاضر تحلیل داده، تلماتیک، بهرهگیری از اینترنت اشیا و نظایر اینها باید در اولویت کار بیمهایها قرار بگیرد. این یعنی اینشورتک باید در کانون صنعت بیمه باشد.
البته بیمهگران باید بتوانند به شکلی موفقیتآمیز از فناوریهای دیجیتالی و اینشورتک در کسبوکار خود بهره بگیرند. آگاهی از اهمیت این فناوریها به معنای بهکارگیری موفقِ آنها نیست.
شکاف میان دانستن و عمل کردن
مدیران در بسیاری از شرکتها میدانند که باید تغییرات کلیدی را در کسبوکار خود اعمال کنند و همچنین میدانند که برای زنده ماند و ادامه حیات در بازار باید از فرصتهای موجود و استارتاپها بهره بگیرند، اما باز هم با تردید به مسیر نگاه میکنند. در واقع تلاشی برای حل چالشها نمیکنند و صرفا از آنها آگاهی دارند. این یعنی میان دانستن و عمل کردن شکاف وجود دارد.
یکی از دلایل اصلی وجود شکاف میان آنچه میدانیم و آنچه به آن عمل میکنیم این است که فهرست عریض و طویلی از چالشها پیش روی ما قرار دارد. مثلا سیستم سنتی، کمبود بودجه و نیاز به تجدیدنظر در ریسک جزو چالشهایی هستند که باید به آنها رسیدگی شود. همه میدانند که تحول دیجیتال میتواند این معضلها را تا حدودی حل کند. اما نکته اینجاست که کمتر کسی میتواند تحول دیجیتال را به شکلی موفقیتآمیز اجرا کند.
حالا پرسش اینجاست که برای عمل به دانستهها و از بین بردن شکاف، باید از کجا آغاز کرد؟ قدم نخست این است که فراتر از افق پیش رو را ببینید.
اینشورتک صرفا یک پیچ کوچک در جاده موفقیت نیست. اینشورتک خودش قلهای است که باید برای رسیدن به آن، تلاش کرد و فراتر از افق پیش رو را دید. اگر قرار است در این مسیر به هدف و موفقیت دست پیدا کنید باید حتما آماده رقابت باشید و از همان ابتدا قدم در راه پیشرفت بگذارید.
هیچیک از بیمهگران بینیاز از اینشورتک نیستند. آنها چارهای ندارند جز اینکه فناوری بیمهای را انتخاب کنند و به تحول دیجیتال در کسبوکار خود اولویت ببخشند. هیچکس نمیداند فراتر از افقی که پیش رویمان قرار دارد، چه چیزی انتظارمان را میکشد اما با بهرهگیری از فرصتهایی که داریم و استفاده بهینه از اینشورتک، میتوان آینده را مطابق میل، شکل داد.
سختی مسئله در مورد اینشورتک، تصمیمگیری صحیح، سرمایهگذاری درست، اولویتبخشی به برترین نوآوریها و شراکت با بهترینهاست. همه اینها ریسک است اما بزرگی این ریسک به اندازه «هیچ کاری نکردن» نیست. گزینهای برای نشستن روی نیمکت وجود ندارد. هیچکس نمیداند فرای افق چه چیزی در پیش است اما همه ما فرصت شکلدهی به آن را داریم.