در دنیای امروز اهالی بیمه در رقابتی تنگاتنگ برای رسیدن به امکانات هرچه بیشتر دیجیتالی شدن هستند و در مصافی برای چابکی و کارآمدی بیشتر. محیط کنونی دنیای بیمه به ایجاد جریانهای درآمدی جدید، افزایش تعامل با مشتری، دستیابی به سودآوری پایدار و ایجاد بازدهی بیشتر گرایش دارد. به همین سبب است که ضرورت استفاده از قابلیتهای اکوسیستمها و همکاری گستردهتر با اینشورتکها این روزها اهمیت زیادی پیدا کرده است، مساله ای که امروز در صنعت بیمه ایران شاید کمتر توجهی به آن شده است. بازی در یک اکوسیستم مشترک با اهداف خاص و منافع خاص.
هیچ راهی جز شبکهسازی نداریم
مطالعات اخیر در روند تحولات بیمه گواه بر حقیقت بزرگی است: هیچ شرکت بیمهای مانند یک جزیره تک و تنها وسط اقیانوسهای بیکران نمیتواند به حیات خود ادامه دهد بلکه نیاز دارد با مجموعه جزایر دیگر ارتباط بگیرد، مجموعه جزایری که ما امروز آنها را به اسم اکوسیستم دیجیتالی صنعت بیمه میشناسیم. و بزرگان عرصه بیمه فقط آنهایی هستند که ارتباطگیری با جزایر بزرگ و کوچک قوی باشند و دارای برنامه راهبردی. رویکردی که حمیدرضا قدبیگی مدیر عامل شتابدهنده آروان تک و همبنیانگذار استارتاپ موبیمه از آن به اسم قدرت شبکهسازی برای تقویت بنیان استارتاپها یاد میکند. «الان در دنیا یکی از مهم ترین روندهای موثر در کنار موضوع نوآوری مساله شبکه سازی است. به این مفهوم که اگر بخواهید در حوزه نوآوری دست به کاری بزنید تا به توسعه فناوری در کسب و کارتان فکر کنید هیچ راهی به غیر از شبکهسازی پیش روی شما قرار ندارید. امروز آن قدر هزینههای تحقیق و توسعه و هزینههای مربوط به توسعه و بهکارگیری فناوریهای تازه بالا رفته است که با صراحت میتوان ادعا کرد که هیچ گزینهای غیر از شبکهسازی و داشتن شبکهای پرقدرت از همراهان در زمینه های مختلف وجود ندارد. این مساله در همه دنیا نیز صادق است. شما به آمازون یا به هر برند دیگری که دست به نوآوری زده است دقت کنید همین رویکرد را خواهید دید. شرکت اپل را در نظر بگیرید. اپل زمانی بسیار محدود بود و با انحصار کامل محصولات خودش را روانه بازار می کرد در حالی که امروز با کمک استفاده از فناوری منابع مختلف به پیشبرد اهداف و محصولات خودش فکر می کند. با این حساب شبکه سازی در حوزه نوآوری یکی از مهم ترین رویکردهایی است که امروز گستره استارتاپهای ایرانی به خصوص استارتاپهای بیمهای با دامنه فعالیت های مختلف باید به آن توجه ویژه داشته باشند. باید به خاطر داشته باشیم که مهم ترین گام در استفاده از توان بالقوه نوآوری حوزه اینشورتک ها ایجاد یک شبکه ارتباطی گسترده بین تمامی عناصر اکوسیستم نوآوری و ارتباط بین نودها و گره های اصلی این شبکه است.»
زبان مشترک باید و فهم مشترک!
سید مهدی صادقی، همبنیانگذار و مدیر فنی همراه بیمه خلیج فارس نیز با تاکید بر مساله شبکهسازی، ارتباط با عناصر اصلی اکوسیستم نوآوری را یکی از مهمترین رویکردهای اینشورتکها در فضای کنونی میداند. «به طور حتم ایجاد شبکه بین نوآوران می تواند بسیاری از مشکلات کنونی استارتاپهای بیمهای در ایران را رفع کند. در واقع شبکهها اصلا بر اساس ساختار همین دغدغهها شکل می گیرند. در دنیای نوآوری شبکهها ساخته می شوند تا بازیگران بتوانند از پتانسیلهای هم استفاده کنند و از سوی دیگر از هم حمایت کنند. این شبکه سازیها می تواند در سطح ملی و حتی منطقهای و بینالمللی باشد. ساختار شبکهسازی هم ساز وکار مشخصی دارد اما این مهم است که ما در این شبکه چطور نودها را در کنار هم قرار میدهیم و از پتانسیلهای همدیگر استفاده کنیم بسیار مهم است. درگیری بین منافع نودهای شبکه و تعاملاتی که صورت می گیرد به قدرت بیشتر شبکه ها کمک میکند و ناحودآگاه شبکه بالغ می شود. با بلوغ شبکهها آن وقت هر عاملی خارج از آن برای ارتباط با نودهای اصلی باید قوانین و شرایط خاص آن شبکه را بپذیرد و درواقع این ساختارهای اصلی شبکهسازی هستند که خط ارتباط بین عامل بیرونی و داخلی را مشخص می کنند.»
صادقی مشکل امروز صنعت بیمه در مواجهه با اینشورتکها را عدم آگاهی کافی از رویکردها مطرح کرد و گفت: « تا زمانی که نتوانیم قسمت جدا افتاده از اینشورتکها در صنعت بیمه را با خودمان همراه کنیم هر اقدامی در این فضا بی فایده خواهد بود. یکی از مهمترین دلایلی که شرکتهای بیمه از ما استقبال نمیکنند نداشتن زبان مشترک و فهم مشترک از مفاهیم است. در واقع نداشتن دانش به روز از نوآوری و فناوری های روز یکی از مهمترین مسایلی است که صنعت بیمه سنتی با ساختارهای به شدت قدیم به آن دچار است و در این میان لازم است که کسب و کارهای نوپای بیمه یا در اولین اقدام خود به ساده سازی مفاهیم برای بدنه قدیمی و سنتزده بیمه اقدام کنند. در واقع بزرگترین معضلی که درباره موضوع ارتباط گیری موثر صنعت بیمه با استارتاپها مطرح است نداشتن زبان مشترک و دانش کافی از نسل تازهای است که به عنوان برهم زننده این صنعت شناخته می شود. در این راستا آموزش و سادهسازی مفاهیم میتواند بسیار موثر باشد در همگرایی و هم سو کردن صنعت بیمه سنتی با روند تازه ای که ما به اسم اینشورتک میشناسیم.»
زبان مشترک خلق کنیم
احسان حقبهجانب کارآفرین بیمه و مدیرعامل بیمیکا نیز معتقد است که نداشتن زبان مشترک در بین دو گروه سنتی و نوپا میتواند در این مسیر چالشهای بسیاری به همراه داشته باشد. به عقیده حق به جانب بحث مالکیت معنوی در میان استارتاپها چندان نمیتواند وجاهت داشته باشد چرا که مالکیت هر طرحی بین ۳ تا ۵ سال از سوی بیمه مرکزی مطرح می شود. با این اوصاف با داشتن انجمنی منسجم از اینشورتکها و ارتباط موثر از طریق کارگروه ها می توان از موازیکاری در تعداد زیادی از طرحها و ایدهها پیشگیری کرد.
از فینتک ها یاد بگیریم
مهدی صارمی بنیانگذار لیتیوم بزرگترین چالش این روزهای اینشورتکها را در بیان مواضع و تبیین اهداف به صنعت بیمه و صنایع دیگر از طریق کانالها و مجاری مختلف ارتباطی دانست. به عقیده او مسیری که فینتک در ارائه کارکردهای خود طی کرد مسیری سخت و دشوار اما شدنی بود که لازم است اینشورتکها نیز راه سخت شناساندن خود به دنیای بیرون را جدیتر و راسختر با استفاده از همه امکانات موجود پیش ببرند.
«من لازم است که گریزی داشته باشم به فضای فین تک اوایل دهه نود. در آن زمان نیز کسی فینتک را نمی شناخت. بانک ها بودند و سرویس ها که عده ای وارد شدند و با جسارت اعلام کردند که سرویس های خاصی در حزوه بانکی دارند. با این تفاوت که API و ادبیات تکنولوژی خیلی جلوتر از صنعت بیمه بود. ولیکن فینتکها به سبب ارتباطهای گسترده درونی و بیرونی توانستند خود را ارایه بدهند. بسترهای ارتباطی زیادی شکل گرفت که فینتک از همه قابلیتهای آن بهره برد تا بتواند این مفهوم را در میان صنعت بانکی و مالی تفهیم کنند. با این اوضاف اگر ما در خارج از صنعت به طریقی دیده شویم و این طور به همه نشان بدهیم که مسیری تازه در صنعت بیمه در حال شکل گیری است که نیاز به توجه دارد. اینشورتک در همه دنیا هنوز مصداق همان فیل در تاریکی است. با قابلیت های بسیار بالایی که هنوز ناشناخته باقی مانده است. که اگر شرکت های فناوری محور واردش بشوند می توانند موجود ناشناخته در تاریکی را بیرون بکشند و به ماهیت واقعی آن پی ببرند. در این میان داشتن نشستهای ثابت و رویدادهایی منسجم می تواند اینشورتکها را به خارج از فضای صنعت بیمه معرفی کند. در واقع مسیری انحرافی داشته باشیم. اگر صنعت بیمه ما را درک نمی کند میتوان با نشان دادن قابلیتها از مسیری دیگر و با بازیگر دیگری وارد شد. ما تا همین جا هم باید مدیون دوستان اگریگیتور باشیم. اگر این عده وارد صنعت نشده بودند و با تبلیغات نگاه به صنعت بیمه را به سمت دیگری نبرده بودند امروز کسی چیزی از اینشورتک در ایران نمیدانست ولیکن این مساله یک بار منفی هم با خودش دارد. این که الان اینشورتک ها را در ایران صرفا کانالی برای فروش بیمه می شناسند. در حالی که کسی ذهنیتی از ارایه دهندگان خدمات در میان اینشورتک ها ندارند. تفهیم مفهوم اصلی اینشورتک ها به پیکره اصلی صنعت بیمه از وظایفی است که باید برای تسهیل روند فعالیت استارتاپ های بیمه ای در پیش گرفته شود.»
لطفا ما را ببینید!
علیرضا عقیلی بنیاگذار استارتاپ هشتگ بیمه نیز لزوم همراهی نهادهای بالادستی و حتی شرکتهای بیمه با اینشورتکها را مهمترین چالش امروز استارتاپهای بیمهای میداند. به عقیده او حمایتگری اینشورتکها از هم در قالب یک هدف خاص و منافع مشترک میتواند صدای مطالبهگری آنها را به گوش نهادهای سیاستگذار برساند. «در رابطه با اینشورتکها و چالشهایی که در پیش دارند دو مساله جدی وجود دارد. اول این که ما اینشورتکها به اندازهای که باید با هم هماهنگ و یکصدا نیستیم و اگر هم یک صدا باشیم چقدر میتوانیم در جهت هموار کردن مسیر برای هم قدم برداریم چرا که به خاطر تضاد منافع این یکصدایی و همگرایی را می پذیریم. ما همه سر یک میز مینشینیم ولی آیا همه با هم همراه میشویم؟ این مساله خیلی مهمی است. به نظرم اگر قرار باشد انجمن، سندیکا یا هر گروهی برای حمایت از حقوق اینشورتکها ایجاد شود باید به این نکته توجه داشته باشند که همه در راستای یک هدف مسیر را طی کنند. در واقع چیزی که ما نیاز داریم تعیین یک هدف مشخص برای بیان مطالبات و خواسته ها در قالب یک انجمن منسجم است.»
او مهمترین دغدغه این روزهای اینشورتکها را دیده شدن در نگاه شرکتهای بیمه و نهادهای ناظر میداند. «اما مهم ترین دغدغهای که این سالها ما با آن رو به رو بوده ایم این است که هیچ وقت هیچ حرفی از اینشورتکها در میان نبوده است. حتی در بیمه مرکزی هم هیچ دپارتمان خاصی در رابطه با استارتاپها نداریم. در شرکتهای بیمه بخشی به اسم تحول دیجیتال به وجود آمده که خودشان را بینیاز از حضور اینشورتکها و مستقل از ما میبینند. البته هستند شرکتهای بیمهای که از حضور استارتاپها استفاده میکنند و از ایده ها و طرحهای آنها بهره می گیرند و به قول معروف چرخ را دوباره اختراع نمی کنند. به نظر من مهمترین دغدغه امروز ندیده شدن استارتاپهاست. این که استارتاپهای بیمهای را فقط به دید فروش بیمه نبینیم. استارتاپهای بیمه ای خدمات دیگری هم دارند. اینشورتکها آینده صنعت بیمه هستند و بهتر است که دپارتمانی در بیمه مرکزی، در سندیکا و در شرکت های بیمه وجود داشته باشد که استارتاپ ها بتوانند ارتباط موثر با این نهادها و شرکت ها داشته باشند تا بدانند جایی هست که حرفشان را می شنود و زبان مشترکی ایجاد شده باشد.»
جایگاه خودمان را داشته باشیم
هانیه کارخانه مدیر عامل شرکت یاراسپهر هوشمند و رییس هیات مدیره شرکت طلیعه فناوری هوشمند نیز اختصاص جایگاهی خاص برای اینشورتکها نزد نهادهای ناظر و اجرایی را یکی از مهمترین نیازمندیها و دغدغههای امروز فعالان نوآوری در صنعت بیمه میداند. «در حال حاضر هر کدام از مهرههای اصلی صنعت بیمه چه عاملین فروش و کارگزاران و نمایندهها و چه شرکتهای بیمه گر و ارزیابان خسارت وقتی مجوزهای لازم خودشان را می گیرند می توانند جزو انجمن صنفی یا سندیکا شوند که بسته به نوع فعالیت شان برای هر کدام کارگروهی تعریف شده است. ورود به این فضا باعث میشود تا همه با موضوعات و چالشهایی که صنعت با آن روبه رو است سریع درگیر شوند و تبادل نظر و همکاری در یک فضای همراه به دست می آورند ولیکن در باره اینشورتکها ما این جایگاه را در سندیکای صنعت بیمه کشور نداریم. جایگاهی برای کسانی که در زمینه استارتاپهای بیمهای فعال هستند و به نوعی نوآوری در این عرصه وارد می کنند بتوانند به عنوان یک بازیگر اصلی این صحنه وارد کار شوند و در کارگروه خاص خودشان بتوانند از اطلاعات، چالشها و نقاط ضعف و قوت صنعت مطلع شوند.»
به باور هانیه کارخانه یکی از مزایای حضور یک انجمن صنفی برای اینشورتک ها این است که در مواقع بروز چالشها میتوان با یک همفکری و با روشی مناسب راهکاری برای احقاق حقوق آنها در نظر گرفت. بنابراین لازم است که همه استارتاپ چها با استفاده از ارتباطهایی که با بیمه مرکزی و پژوهشکده بیمه دارند جایگاه و ساختاری مشخص برای خود در این نهادها ترتیب بدهند. جایگاهی برای همگرایی و هم افزایی قابلیت های نوآوری در صنعت بیمه کشور.