رشد سریع اقتصاد دیجیتالی آسیای جنوب شرقی، فرصتهای جدیدی را در صنایع مختلف ایجاد کرده است. در صنعت بیمه نیز، مشارکت بین شرکتهای بزرگ دیجیتالی و شرکتهای بیمه باتجربه باعث ایجاد تحول بزرگی در بازار میشود. اما ایجاد چارچوب مناسب برای موفقیت در این همکاری ضروریست. شرکتهای بیمه باید ذهنیت سنتیشان را برای انطباق با فناوری جدید و چرخههای توسعه سریع محصول در حوزۀ دیجیتال و افزایش انتظارات مشتریان از تجربه کاربری شخصی سازی شده، تطبیق دهند.
مشارکت بین شرکت های دیجیتالی و بیمهگران میتواند منجر به موقعیت برد-برد-برد شود. برای مشتریان، مزیت محصولات سفارشی سازی شده را تدارک میبیند. برای بازیگران عرصۀ دیجیتالی، باعث ایجاد جریان درآمد اضافی و همچنین ارزش افزوده می شود. برای شرکتهای بیمه نیز افزایش سطح توزیع، دسترسی به پایگاههای بزرگ مشتری و داده های گران بهای حاصل از تراکنشها را ایجاد میکند.
در این مقاله، نگاه عمیقتری به چارچوبهای مشارکت موفق و الزامات عملیاتی برای افزایش ارزش طرفین می اندازیم.
شکل دهی به چارچوب مشارکت
ایجاد چارچوب مشارکت مناسب برای شرکتهای بیمه و شرکتهای دیجیتالی برای به دست آوردن بیشترین ارزش ممکن از فرصتهای نوظهور، ضروری است. لازم است در طراحی چنین مشارکتی به ۵ عنصر اساسی توجه شود:
۱. معماری
شرکتهای بیمه به توافقات انحصاری و بلند مدت برای کانالهای توزیعشان عادت دارند. از سوی دیگر، اکوسیستم دیجیتال، به طور معمول بر اساس "معماری باز" عمل میکند.
سه نقش در اکوسیستم دیجیتال وجود دارد: صاحب مشتری، مالک و ارائه دهنده پلتفرم و ارائه دهنده محصول یا خدمت. در یک "معماری باز"، شرکت دیجیتال معمولا نقش اول را بازی می کند و اغلب نقش دوم را نیز در بر میگیرد، در حالی که از شرکتهای ثالث برای ارائه محصولات و خدمات استفاده میکند.
شرکت های دیجیتال معمولا ارائه دهندگان محصولات و خدمات را، خود انتخاب میکنند. مثل در زمینۀ خدمات بیمه معمولا تمایل به استفاده از خدمات بیمهگری هستند که در گروههای مختلف، محصول متفاوت داشته باشد. برای شرکتهای بیمه، این بدان معناست که آنها باید برای مشارکت با شرکتهای دیجیتال، بر اساس قابلیتهای محصول خود، انعطافپذیری و مشتری مداری که حوزههای تمایز آن هاست، با یکدیگر رقابت کنند.
علاوه بر این، شرکای دیجیتالی از شرکتهای بیمه انتظار دارند که تجربه های خود را در زمینه رگولاتوری، قیمتگذاری بیمه و بینش در زمینه توزیع بیمه در اختیارشان قرار دهند.
۲. ساختار
ساختار مناسب برای مشارکت دیجیتال است دربرگیرنده سه مدل است.
۳.مدل کسب و کار
طراحی مدل کسب و کار مناسب یکی دیگر از ضروریات است. در تحقیقات ما، سه مدل اصلی پاداش دیده شد.
در این مدل، شرکت دیجیتال، بیمه را در کنار سایر اجزای سبد محصول خود به مشتریان ارائه میدهد. مدل قیمت خالص به شرکتهای حوزه دیجیتالی کنترل مستقیمتری بر قیمتگذاری محصولات ارائه میدهد. آنها میتوانند به با توجه به دادههای مشتری به قیمت گذاری پویا براساس مشخصات منحصر به فرد مشتری، کشش قیمت و ارزش طولعمر مشتری بپردازند.
۴. شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)
تعیین شاخص هایی متناسب برای سنجش موفقیت در مشارکت اکوسیستم دیجیتال ضروریست. معیارهایی که برای ارزیابی عملکرد در این بازار استفاده می شود به شرح ذیل اند:
۵. به اشتراکگذاری نقشهای عملیاتی
اشتراک نقشهای عملیاتی آخرین گام مهم در شروع همکاری است. تعریف درست و ایجاد مشارکت در مسئولیتها، گامی حیاتی برای ایجاد یک مشارکت ساده و بدون اصطکاک است.
به طور معمول، شریک دیجیتال انجام دهنده فعالیتهای مربوط به بازاریابی از طراحی رابط کاربری تا چگونگی تجربه کاربر (UX) است. بیمهگر موظف به پشتیبانی عملیاتی (برای مثال رسیدگی به خسارات) وهمین طور پشتیبانی سرمایهای است. زمینههای همکاری مشترک میتواند شامل این موارد باشد: توسعه محصول مشتریمحور ، قیمت گذاری و طراحی سفارشی سفر مشتری.
با افزایش تجربه ممکن است بازیگران عرصه دیجیتالی بخواهند دانش خود را از فرآیندهای بیمه بیشتر سازند. در این مرحله، آنها ممکن است طراحان اختصاصی تجربه مشتری برای محصولات برپایه بیمه استفاده کنند و ممکن است متخصصان قیمت گذاری پویا را به جای اکچوئرهای سنتی بیمه مستقر سازند.
موارد کلیدی برای عملیاتی کردن یک مشارکت دیجیتال موفق
شرکتهای دیجیتال اغلب محصولات را با توسعه نسخه های متعدد و قیمت گذاری پویا تولید میکنند. بیمهگران برای موفقیت نیاز است تا با روشهایی مانند حداقل محصولات قابل اجرا ، آزمایش A/B در چرخههای تکرارشونده عادت کنند.