اینشورتک واژه تازه و بدیع فرهنگ لغت صنعت بیمه چند مدتی است که تکاپویی بزرگ در میان اهالی بیمه به جریان انداخته است، جریانی که از حدود 5 سال پیش در گستره صنعت بیمه جهان و ایران به راه افتاد و امروز به مدد فناوریهای نوین و قابلیتهای رو به رشد دادهها مسیری صعودی را طی میکند. اینشورتک با همه موانع و مقاومت بیمهگران سنتی و پیشگام در حال گذار به مرحله تازهای است. به زعم بسیاری از کارشناسان، اینشورتک امروز در دوران بلوغ به سر میبرد. اما آیا واقعاً اینشورتک بالغ شده است؟ درست است که امروز بسیاری از شرکتهای بیمه تنها راهکار رسیدن به سهم بیشتر بازار را ورود به دنیای اینشورتکها میدانند و دنبال فناوریهای تازه برای تحول دیجیتالی خود هستند، اما بررسی وضعیت اینشورتکها را باید در استارتاپهایی دنبال کرد که از 5 سال پیش وارد کار شدهاند. آیا بعد از نیم دهه فعالیت میتوان ادعا کرد که استارتاپهای بیمهای همگی به بلوغ رسیدهاند و حالا ورای حد و مرزهای مراحل اولیه اقدامات ابتکاری خود گام بر میدارند؟ اینشورتک این روزها واژه جذاب فعالان عرصه بیمه است و وسیلهای برای جذب سرمایهگذاری های بزرگ. آیا میتوان ادعا کرد که اینشورتک نه فقط در ایران که در کل دنیا هنوز در مرحله تکوین و تکامل تدریجی است ؟ آیا میشود جرئت به خرج داد و گفت که اینشورتک نابالغ است؟
بله!
اینشورتک نابالغ است!
برای لحظهای به تمامی اینشورتکهایی که در این یکی دوسال گذشته با آنها سرو کار داشتهاید فکر کنید. چه تعدادی از این استارتاپهای بیمهای توانستهاند سهم قابل توجهی از بازار را از آن خود کنند؟ فقط بازار ایران را در نظر نداشته باشید. بازارهای جهانی را هم رصد کنید. چند استارتاپ بیمهای مشهور هستند که سنتیهای صنعت بیمه را کنار زدهاند و خودشان بینیاز از پیشگامان بیمه وارد کار شدهاند؟ لیموناد، تراو، اکو... مسئله این است که هنوز بعد از مدتها تلاش و سرمایهگذاری فقط تعداد اندکی از شمار زیاد اینشورتکهای فعال در صنعت بیمه دست به کاری متفاوت زده و به قولی برهم زننده بزرگ بازی بودهاند. درست است که شرکتها و پروژههای بزرگی در صنعت بیمه به مدد فناوری در حال انجام است اما کلاهتان را قاضی کنید. چه تعداد از این استارتاپ ها کاری کردهاند که شما به هیجان بیایید و بگویید: «عجب کاری!» بیایید صادق باشیم. تأثیر اینشورتکها بر صنعت بیمه ایران و حتی جهان و یا نقش آنها در معیارهای کلی صنایع مالی هنوز ناچیز و اندک است.
از سوی دیگر یکی از مهمترین معیارهای عدم بلوغ نسبی اینشورتکها را میتوان در نداشتن تجربه کافی بیمهگری در مقایسه با شرکتهای سنتی قدیمی دانست. اینشورتکهای موفقی که در این سالها مشغول به کار بودهاند بیشترین توجه خود را معطوف پیچیدگیهای صنعت بیمه کردهاند و تعامل با شرکتهای بزرگ را رمز کار خود قرار دادهاند، اما شمار بسیار زیادی از آنها هنوز دیدگاهی منفی به بزرگان بیمه دارند و بر این باورند که شرکتهای بیمه قدیمی دایناسورهایی ماندگار از دوران قبل هستند و برای داشتن یک نوآوری بزرگ باید هر چه هست و نیست زیر و رو شود. حتی زمین با دایناسورهایش!
خیر!
اینشورتک بالغ است!
اگر بخواهیم صادق باشیم و خوش انصاف باید بگوییم که مدت زمان 5 سال یا حتی 10 سال فرصت کمی برای بال و پر گرفتن یک کسب وکار تازه است، آن هم کسب و کاری که برای رسیدن به نقطه اوج برای باید مرزها و محدودیتهای ذهنی عدهای پیشگام پرادعای قدیمی را کنار بزند و باورهای سنتی آنها را بشوید و با مفاهیم تازهای از فناوریهای تازه جایگزین کند. با این اوصاف اینشورتکها و بازیگران اصلی استارتاپهای بیمهای در همین مدت کوتاه هم کار خارقالعاده ای کردهاند که توانستهاند سرمایهگذاریهای میلیاردی جذب کنند. حتی در ایران نیز میتوان ادعا کرد که به رغم شمار اندک اینشورتکهای موفق در عرصه بیمه، ادامه فعالیت آنها هر چند با بازار اندک میتواند نویدبخش روندی رو به رشد برای روزگار آینده باشد. در واقع گسترش روزافزون شمار اینشورتکها در سرتاسر دنیا – هر چند با تعداد اندک امروزی- میتواند نشانی از جنبشی رو به بلوغ باشد.
میدانید. اصلا قضیه این نیست که اینشورتک در ایران و جهان بالغ شده است یا نه. آنچه که امروز اهمیت دارد جنبشی است قابل تأمل در پیکره صنعت بیمه سنتزده. حرکتی از دل نسلی تازه که دنبال محصولاتی تازه و تأثیری بزرگ است. نسلی بلندپرواز که هیچ محدودیت و معذوریتی را نمیپذیرد. آیا این همان بلوغ نیست؟