چگونه می‌توان از همکاری با یک اینشورتک بیشترین بهره را برد؟

تاریخ: 06 آذر 1404
شناسه: 1086

با فشار شدید بر شرکت‌های بیمه برای مدرن‌سازی عملیات خود، همکاری با یک اینشورتک اغلب به‌عنوان راهکاری برای دستیابی به اهدافی همچون مدل‌های دقیق‌تر ارزیابی ریسک و در نهایت نتایج مالی مطلوب‌تر معرفی می‌شود. اگرچه فناوری به‌تنهایی مهم است، اما واقعیت این است که همکاری‌های موفق بیشتر به هماهنگی، حاکمیت و هدف مشترک بستگی دارند تا خود ابزارها.

برای بررسی جزئیات آنچه این مشارکت‌ها را واقعاً مؤثر می‌سازد، این گزارش که برگرفته از مصاحبه‌ای با مدیر یک شرکت بیمه و بنیان‌گذار یک اینشورتک است، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه بیمه‌گران و ارائه‌دهندگان اینشورتک می‌توانند هماهنگ شوند، نوآوری کنند و نتایج قابل اندازه‌گیری ارائه دهند.

ایجاد بنیان‌های همکاری

اولین گام در یک همکاری موفق، شفافیت هدف است. در واقع، دو طرف باید در خصوص مشکلی که قرار است حل شود، معیارهایی که موفقیت را تعریف می‌کنند و محدودیت‌های نوآوری، هماهنگ شوند. بیمه‌گران در زمینه مقررات، دانش بیمه و سیستم‌های قدیمی تجربه دارند، در حالی که اینشورتک‌ها چابکی، اتوماسیون و تحلیل داده‌ها را ارائه می‌دهند. همکاری زمانی موفق می‌شود که هر دو طرف خود را به‌عنوان طراح مشترک ببینند و نه تنها به‌عنوان یک فروشنده و مشتری سنتی.

درک متقابل نیز نقشی مهم دارد. موفق‌ترین همکاری‌ها آن‌هایی هستند که در آن فناوری یک افزونه نیست، بلکه به‌عنوان یک توانمندساز برای اهداف استراتژیک مشترک عمل می‌کند؛ بهبود دقت ارزیابی ریسک، بهبود تجربه مشتری و مدیریت دقیق‌تر ریسک‌های سیستماتیک.

ریتم و نظم کار روزانه به اندازه خود فناوری اهمیت دارد. با خودکار کردن پیگیری‌ها، ثبت تأییدها و استفاده از داده‌ها، بیمه‌گران می‌توانند بدون نقض قوانین، آزمایش‌های خود را انجام دهند. همچنین، ایجاد قابلیت تعامل‌پذیری داده‌ها و حاکمیت از روز اول حیاتی است. گنجاندن حاکمیت در عملیات روزانه اطمینان می‌دهد که نوآوری به‌طور مسئولانه مقیاس می‌یابد و درعین حال اعتماد به نهادهای نظارتی و مشتریان حفظ می‌شود.

چالش‌های بالقوه

حتی همکاری‌هایی با نیت خوب هم اگر انتظارات به‌درستی هماهنگ نباشند، ممکن است شکست بخورند. وابستگی بیش از حد به فناوری یا عدم شفافیت در مسئولیت‌ها، اشتباهات رایج در این زمینه هستند. هر عامل، مدل یا جریان کاری نیاز به مالکیت صریح و نقاط بررسی انسانی دارد.

اگر واسطه‌های نرم‌افزاری یا APIهای مشخص و تعریف‌شده‌ای وجود نداشته باشد، حتی بهترین و قدرتمندترین راه‌حل‌ها نیز ممکن است در هنگام پیاده‌سازی متوقف شوند، که این باعث کند شدن پیشرفت و کاهش اعتماد به همکاری خواهد شد. به‌عبارت دیگر، بدون ابزارهای مناسب برای ارتباط بین سیستم‌ها، حتی راه‌حل‌های خوب هم ممکن است در عمل به مشکل بخورند و تأثیر منفی بر روند همکاری بگذارند.

اگر کار به درستی انجام شود، همکاری‌ها از تمرین‌های تاکتیکی به اکوسیستم‌های استراتژیک تبدیل می‌شوند که با نیازهای کسب‌وکار تکامل می‌یابند.

تحقق وعده‌ها

زمانی که همکاری موفق باشد، نتایج خود را نشان می‌دهند. همان‌طور که در بسیاری از نقاط دنیا، این نوع همکاری‌ها بیمه را متحول کرده است. به‌عنوان مثال، به شرکت‌های بیمه کمک شده تا زمان لازم برای استقرار مدل‌های جدید قیمت‌گذاری را به‌طور چشمگیری کاهش دهند.

این تأثیر تنها محدود به بخش عملیاتی نیست، بلکه جنبه‌های مالی نیز در آن دخیل است. علاوه‌بر‌این، نظارت مستمر و ترجمه یافته‌های فنی پیچیده به بینش‌های اولویت‌بندی‌شده، این امکان را فراهم می‌آورد تا هم نتایج عملیاتی و هم استراتژیک تقویت شوند.

این موفقیت‌ها بستگی به همکاری‌هایی دارند که در طول زمان تکامل می‌یابند. همکاری‌های پایدار نیاز به بررسی منظم اهداف مشترک، KPIهای مشترک و حاکمیتی دارند که به موازات رشد قابلیت‌ها تکامل می‌یابند. این همان چیزی است که همکاری‌ها را استراتژیک نگه می‌دارد، نه تاکتیکی.

شراکت با اینشورتک‌ها در مسیر استراتژیک شرکت‌های بیمه کلیدی است. وقتی شرکای فناوری واقعاً بخشی از ساختار عملیاتی شرکت بیمه شوند، آن‌ها به گسترش قابلیت‌های خود شرکت بیمه تبدیل می‌شوند، نه تأمین‌کنندگان خارجی.

قوی‌ترین همکاری‌ها فقط در مورد تسریع رسیدگی به خسارت یا ارزیابی ریسک هوشمندتر نیستند، بلکه در مورد ایجاد یک اکوسیستم هستند که در آن بیمه‌گران و اینشورتک‌ها می‌توانند با هم یاد بگیرند، سازگار شوند و نوآوری کنند. اینجاست که تحول واقعی اتفاق می‌افتد.