مطالعه پیشرو که در سال ۲۰۲۵ توسط مؤسسه تحقیقات کپجمنای انجام شد، بررسی میکند که چگونه نسل جدید «ایجنتهای» هوش مصنوعی- موجودیتهای نرمافزاری که میتوانند در سراسر سیستمهای سازمانی برنامهریزی و اقدام کنند- با سرعتی بالا از مرحله نظری به کاربرد عملی میرسند. با تکیه بر یک نظرسنجی از ۱,۵۰۰ مدیر ارشد در ۱۴ کشور، این گزارش، ارزش اقتصادی بالقوه ایجنتها را برآورد میکند، سطح فعلی پذیرش و خودمختاری را ارزیابی مینماید و شکافهای راهبردی اعتماد و داده را که مدیران باید برای بهرهگیری مسئولانه از ایجنتها برطرف کنند، تشخیص میدهد. این گزارش مختص صنعت بیمه نیست، اما تصویری جامع و جهانی از رشد ایجنتهای هوش مصنوعی ارائه میدهد.
۴۵۰ میلیارد دلار ارزش و مزیت پیشتاز بودن: تا سال ۲۰۲۸، اگر سازمانها ایجنتها را در مقیاس وسیع به کار بگیرند، میتوانند تا ۴۵۰ میلیارد دلار افزایش درآمد و صرفهجویی در هزینه به دست آورند. ۹۳ درصد مدیران معتقدند شرکتهایی که این کار را ظرف ۱۲ ماه انجام دهند، از رقبا جلو میافتند. یک سازمان که این ایجنتها را در مقیاس وسیع اجرا کند، میتواند حدود ۲.۵ درصد از درآمد سالانهاش را از طریق بهرهوری بالاتر، نوآوری سریعتر و ارائه خدمات ۲۴ ساعته کسب کند.
استقرار اولیه اما استقلال عمل محدود: ۱۴ درصد از سازمانها همین حالا ایجنتها را بهصورت جزئی یا کامل اجرا میکنند و ۲۳ درصد هم در مرحله آزمایشی هستند. با این حال انتظار میرود فقط ۱۵ درصد از فرایندها طی یک سال به سطح نیمهخودمختار برسند و این رقم تا سال ۲۰۲۸ به ۲۵ درصد افزایش یابد. همچنین پیشبینی میشود کارهای کاملاً خودمختار طی سه سال آینده فقط ۴ درصد از جریانهای کاری را پوشش دهد؛ موضوعی که نشان میدهد سازمانها با احتیاط و زیر ذرهبین در حال پیشبرد این فناوری هستند.
کمبود اعتماد، برنامههای خودمختاری را کند کرده است: اعتماد به ایجنتهای کاملاً خودکار، طی یک سال از ۴۳٪ به ۲۷٪ کاهش یافته و ۶۰٪ شرکتها میگویند برای کارهای حیاتی، به ایجنتها اعتماد کامل ندارند. نگرانیهای اخلاقی مثل حریم خصوصی و سوگیری و همچنین نگرانی کارکنان، باعث شده بیشتر پروژهها همچنان زیر نظر انسان اجرا شوند. این موضوع نشان میدهد که قبل از افزایش سطح خودمختاری، باید قوانین شفاف، قابلیت توضیحپذیری و مسیرهای کنترل مرحلهای وجود داشته باشد.
شکافهای داده و زیرساخت مانع گسترش میشوند: حدود یک شرکت از هر پنج شرکت، از نظر آمادگی داده در سطح بالا قرار دارد. فقط ۹٪ شرکتها یکپارچگی دادهای قوی دارند و تنها ۱۳٪ چرخه عمر داده را خوب مدیریت میکنند و بیش از ۸۰٪ هم زیرساخت بالغ برای هوش مصنوعی ندارند. این کمبودها، همراه با کمبود نیروی متخصص و نبود استراتژی روشن- فقط ۱۶٪ نقشه راه دارند- توضیح میدهد که چرا بسیاری از ایجنتها برای مدتی طولانی در مرحله پایلوت گیر میکنند.
اقدامات ضروری برای دستیابی به ارزش
موسسه کپجمنای شش اقدام اصلی را پیشنهاد میکند:
۱. بازطراحی کامل فرآیندها برای هماهنگی با ایجنتها
۲. آموزش کارکنان و تعریف دوباره نقشها
۳. تنظیم همکاری انسان و ایجنت برای ایجاد تعادل بین کنترل و خودمختاری
۴. تقویت زیرساخت داده و پلتفرمهای ابری مقیاسپذیر
۵. ایجاد قوانین شفاف و اخلاقی برای استفاده ایمن
۶. تصمیمگیری هوشمندانه بین ساخت ایجنت، خرید آن یا ترکیب هر دو- ۶۲٪ سازمانها فعلاً همکاری با ارائهدهندگان را ترجیح میدهند تا سریعتر به نتیجه برسند.
برای بهرهبردن از فرصت ایجنتهای هوش مصنوعی، بیمهگران و دیگر سازمانها باید نگرش خود را تغییر دهند: ایجنتهای هوش مصنوعی ابزارهای کوچک اتوماسیون نیستند، بلکه همکارانی انعطافپذیرند که میتوانند کل فرآیندها را بازطراحی کنند. برای رسیدن به این هدف، سازمانها باید برنامههای اعتمادسازی داشته باشند، مثلا آزمونهای سوگیری و مراحل Human-in-the-loop، و در کنار آن روی دادههای یکپارچه و زیرساخت ابری قدرتمند سرمایهگذاری کنند.
سازمانهایی که همین حالا اقدام کنند، حلقههای یادگیری سریع و مستمر در خود ایجاد خواهند کرد؛ اما شرکتهایی که عقب بمانند، ممکن است در آینده با مشکلات بیشتری مواجه شوند، چون اکوسیستمهای ایجنت استاندارد و گسترده میشوند.